یاران سبز_ مرتضی خضری: در گناوهی ۵۰ سال پیش، هنوز باغها بهراه و چاهها پرآب بودند. محلات با اندکی فاصله از بین باغها به روستا شباهت داشتند. در گناوه خیابانی وجود نداشت و کوچهها نمایی خشتی داشتند. در این شهر بدون خیابان راهی وجود داشت که شریان زندگی بود. راه نام آشنای«ره قافلهئ» گرد و خاکش خبر از آمد و شدهای قافله داشت. با نوای زنگولهی کاروان، زنان از لای در سرک میکشیدند و کودکان قامت به هم پیچیده شتران را ورنداز میکردند.
مهمترین راه ورود به گناوه راهی بود مشهور به «ره قافلهئ»، در تابستان این راه محل تردد افرادی بود که از مناطق لرنشین برای تبادل کالا به گناوه وارد میشدند اما در زمستان شاهراه زندگی بود. با شروع فصل بارندگی تمامی راههای ورودی به گناوه زیر بار باران به هم میپیچید و تنها راه ورودی برای رسیدن به بازار سیف «ره قافلهئ» بود. اگر امروز به آدرسی به نام خیابان پیروزی برخوردید، پا در «ره قافلهئ» گذاشتید. راهی که مرز بین دو محلهی عبدامام و بالیشاه(باباعلیشاه)ست. این راه از گدار خرگوشی (دره خرگوشی) و در کم عمقترین نقطهی دره آغاز میشود.
قافلهها از دور، چم مَحسن غلمسین(مساعد) و چم حسن حسین پهلو(پهلوانزاده) را در تیررس نگاه خود داشتند تا از کمعمقترین نقطه عبور کنند. در پشت دره خرگوشی تنها یک خانوار ساکن بود. باغ حاجی حاجی محد(خسروانی) در پشت دره قرار داشت و خانواده خسروانی در آن ساکن بود.
قافلهها با عبور از «دره خرگوشی» به سوی «گودال بتون» حرکت میکردند. از کنار «گودال بتون» راه با نیم قوس مسافران را به سوی «چاه منبرل» رهنمون میشد. چاهی که حالا بر فراز آن بازار «کُفیشه» بنا شده است. این چاه در مجاورت درخت منبر (سپسون) بود و به همین دلیل به «چاه منبرل» مشهور شد. بعد از «چاه منبرل» باغهای محله بالیشا یکی پس از دیگری شما را به سایه خود دعوت میکردند. اولین باغ که در درون آن چاهی نیز وجود داشت «چه گاهچه» نام داشت. در ابتدای بازار «کُفیشه» همچنان تکه کوچکی از آن دیده میشود. مسافران با گذر از «چه گاهچه» به باغ «چیتی» و «گُرو دیبانو» در دو سوی ره قافلهئ میرسیدند. خیارهای «گُرو دی بانو» برای کودکان پر از وسوسهی خوردن بود. بعد از «گُرو دیبانو» خانههای دو محله عبدامام و بالیشا قرار داشتند. قسمت مسکونی «ره قافلهئ»کوچک بود و مسافران خیلی زود با فضای بازی که گندمزار است روبرو میشدند. این گندمزار و بیابان تا ساحل ادامه داشت. «ره قافلهئ» در نقطه پمپ بنزین کنونی در مرکز شهر مسیر خود را به سوی «بازار سیف» کج میکرد. قافلهها در «بازار سیف» به دنبال داد و ستد بودند و کاروانسرای عزیز حاج علی(عبدامامی) پذیرای افرادی بود که شب مهمان گناوه بودند.
راه گندمی
در ابتدای دهه چهل اکثر مردم گناوه در تعمیر راهی مشارکت کردند که به راه گندمی مشهور شد. سالهایی که باران در جنوب با زمین قهر بود، گندمی وارد شد که به گندم امریکایی معروف بود. سهراب امیری شهردار وقت گناوه برای ساخت قسمتی از «ره قافلهئ» اکثر مردم را با دادن گندم وارد کار کرد. همکاری مردم در ساخت این راه باعث شد تا مسیر پمپ بنزین مرکزی شهر به سوی ژاندارمری هموار شود. ره قافلهئ از پمپ بنزین تا ابتدای محله بالیشا هم به لطف همین گندم هموار شد.
گودال بتون
اکثر محلات گناوه از خاک بتون برای پوشش سقف و دیوارهای خشتی استفاده میکردند. محله سرخور بیشترین استفاده را از خاک بتون کرده است. برداشت مداوم خاک از «بتون» باعث شد تا گودالی شکل گیرد که بعدها به «گودال بتون» مشهور شد.