یاران سبز:در جمعی صمیمی نشسته اید.برای پر کردن اوقات فراغت پیامک های ذخیره شده در تلفن های همراهیتان را برای هم می خوانید.دقایقی می گذرد متوجه نکته جالبی می شوید.بخش زیادی از این پیامک ها حول نام «شریعتی» می چرخد.همه می دانیم که منظورشادروان دکتر علی شریعتی است ولی خودمان را به آن کوچه چپ معروف می زنیم و همچنان با لبخند منتظر خواندن پیامکی طنز در باره اقارب و خویشان شریعتی هستیم.این تصویر به طور قطع برای همه آشناست.ظهور و گسترش اینگونه پیامک ها با محوریت هر شخصیت صاحب نامی نوعی تابو شکنی فرهنگی محسوب می شود.پیامک های تخریبی علیه برخی شخصیت های علمی و فرهنگی کشور باعث ناراحتی دلسوزان به ارزش های مذهبی و ملی است.این پدیده دلالت بر وجود جریانی خزنده برای تخریب چهره ها دارد.این پیامک ها به قدری افزایش یافته که به مکالمات عمومی افراد در کوچه و بازار هم سرایت کرده و نقل محافل شده است، گسترش این پیامک ها می تواند در آینده به فروپاشی شخصیت های دیگر علمی و فرهنگی ایران منجر شود. در یک جامعه سنتی، تابوشکنی فرهنگی می تواند به تزلزل فرهنگ و حتی به فروپاشی فرهنگ آن جامعه منجر شده و بی هویتی را رواج دهد.
در گذشته این نوع پیامک ها در قالبی دیگر همچون جملاتی از؛ زرتشت، کورش و داریوش رد و بدل می شد،اغلب این جملات انتساب درستی به شخصیت ها نداشتند و مربوط به افراد دیگری بودند.ساخت و ارسال چنین طنزها و لودگی هایی نشانه درست اعتراض نیست، بلکه به فرهنگ عمومی جامعه لطمه می رساند. کسی نمیداند اولین پیامکها از کجا آمدند. شاید همه چیز با شبکههای اجتماعی و وبلاگ ها شروع و به گوشیهای همراه منتقل شده باشد.خیلیها آن را کار نسل سومیها و مصداق اسطورهزدایی از شخصیتها یا حتی اسطورهستیزی دانستند، میگویند انتقامی است که این نسل با همه خواستها و ویژگیهای خودش کم کم از نسلهای قبل میگیرد؛ آن هم بدون اینکه پای هیچ نیت عامدانه یا کینه توزی شخصی درکار باشد، میگویند همه چیز مثل یک شوخی ساده است. برخی آن را نه یک شوخی ساده که مصداق توهین دانستند و تمسخری این چنینی را برنامهریزی شده با هدف تخریب شخصیت و کمرنگ ساختن تاثیر اجتماعی سیاسی علی شریعتی در بین چندین نسل قلمداد کردند.
دکترصادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران درباره ترویج پیامک های تخریبی علیه دکتر شریعتی می گوید:«اگر بخواهیم بگوییم پیامک های تخریب از سوی مخالفان مرحوم دکتر شریعتی صورت می گیرد باید این مخالفان را به چند گروه تقسیم کرد. البته لزوماً نمی توان گفت که این افراد پیامک ها را منتشر می کنند.اما بهتر است این مساله بررسی شود که اساساً چه کسانی با شریعتی مخالفت دارند…به هر حال کسانی که مخالف انقلاب اسلامی هستند یعنی چه کسانی که از اول مخالف بودند یا افرادی که بعدا مخالف انقلاب اسلامی شدند مرحوم شریعتی را برای به وجود آمدن انقلاب اسلامی مقصر می دانند و معتقدند ایشان در پیدایش این انقلاب نقش و تاثیر داشته است.»
عده ای میگویند کار از آنجا خراب شد که افرادی که علاقه افراطی به دکتر شریعتی دارند، سخنان نغز، جملات شیرین و مطایبههای پند آموزی را بدون سند و مدرک به دکتر شریعتی منتسب کردند واین طرف وآن طرف نشر دادند! این سخنان، گاه جالب اما کم محتوا کم کم فضا را به سمت هجو و تمسخر پیش برد عدهای هم که مترصد بودند دست به کار شدند و بازار تمسخر یا جوک داغ شد.دریک جستوجوی ساده گوگلی به لینکهای سایتها و وبلاگهایی برخورد میکنید که نوشتههایی را با مضامین «جوک دکترعلی شریعتی» باز نشر دادهاند.دریک شبکه اجتماعی معروف ، چند صفحه و گروه با عنوانهایی چون طنز و جوک دکترعلی شریعتی ساخته شده است.
یک نسل سومی می گوید:«جوکهای دکتر شریعتی میگذاریم، میگویید به بزرگان بیاحترامی نکنید! جوکهای غضنفر را میگذاریم، میگویید به قومهای کشور توهین میکنید. جاستین بیبر را مسخره میکنیم، میگویید حسودی میکنید …! پس خودتان بگویید ما چه کار کنیم؟» دیگری مینویسد: «گیر بیخود ندهید جوکهایی با محتوای شریعتی الان مد شده هر بار چیزی مد میشود و طرفدار پیدا کند بلافاصله در اینترنت پخش میشود و در شبکههای اجتماعی صفحه و گروه پیدا میکند. خب شریعتی زیاد حرف زده است درباره همه چیز و همهکس، حرفهای خوبی هم زده است. حالا چه اشکال دارد اگر برخی حرفهایش دستمایه جوک قرار گیرد؟»
واقعیت آن است که عدهای در طنزپردازی ید طولایی دارند و آن را از نان شب واجبتر میدانند، مدتی به قوم لر و ترک میپردازند و روزگاری اصفهانی و شیرازی و…!در هر حال هجوم وسیع در مورد دکتر شریعتی و اینکه نام این بزرگوار دستمایه لطیفههای بیمایه و بیمحتوا قرار گرفته، نگرانکننده است و از دو حالت خارج نیست. یا اینکه پشت پرده این کار فکر و اندیشهای وجود دارد و ستاد فرماندهی تشکیل شده و جوک میسازد و پیامک میدهد و دراین میان اکثریت هم با غفلت و مسامحه دنبالهرو این جریان شدهاند یا اینکه بدون هیچ پیشینه فکری و به دنبال یک مزاح فردی این حرکت آغاز شده و ادامه یافته است؛ درصورتی که فرضیه اول درست باشد جای تاسف و حساسیت بیشتری وجود دارد و در غیر این صورت توجه به فرهنگ عمومی ضرورت خود را نشان میدهد.
دکتر سوسن شریعتی فرزند دکتر شریعتی در این باره می گوید:« او از نادر روشنفکران (به قول برخی، خطیب، سخنران و …) این مرز و بوم است که هنوز که هنوز است به آرشیو نپیوسته و هیچ گونه اجماعی بر سرش نیست. دفاعی هم اگر باشد نسبی است، نقدها هم در شکل منصفانهاش همیشه یک اما به پیوست دارد… شریعتی چه اسطوره باشد و این پیامکها به قصد شکستنش ارسال میشود، چه دستهای پنهان دستاندرکار توطئهای به قصد تخریب آدم محبوب و معتبری باشند، هر دو مبارک است…شریعتی در این میان، اگر اسطوره نباشد که خب با این طنزها نمیشکند و اگر هم اسطوره باشد که با این توطئهها اسطوره را نمیشود، سرنگون کرد. بگذارید حالشان را بکنند: نسل جوان باشد یا دستهای پنهان.»
هر چه هست در عصر اطلاعات عده ای در تلاشند تا با بهره مندی از انواع فناوری ها اخلاقیات را به نفع خودشان رنگ و لعابی جدید بدهند.اینان می خواهند اوضاع فرهنگی و اجتماعی و چه بسا سیاسی جامعه را به نفع خود جهت بدهند.و در این راه از توهین و افتراء و هزینه کردن از آبروی فرهیختگان و ناموران ابایی ندارند.به زعم آنان هدف وسیله را توجیه می کند.پیامک های اینچنینی وسیله ای برای همان هدف تخریبی ذکر شده دراین مقال است.خدا کند عقلای جامعه با تنویر افکار عمومی و بیان عیوب ظهور و گسترش این پیامک ها کاری در جهت تقابل با این معضل انجام دهند.
محمد حیاتی
تو فرانسه یه قهوه خونه هست که روی یکی از میزهاش یه روزی یه نویسنده معروف (که اسمش یادم نیست) یه قهوه خورده بوده که الان اون قهوه خونه جز اماکن گردشگری و توریستی فرانسه است و صاحب قهوه خونه حتی اجازه پاک کردن گرد و خاک میز رو بدون هماهنگی با شهرداری نداره و جالب اینجاست که نشستن روی اون صندلی و ژشت اون میز هزینه ای معادل ۲۰۰ هزار تومن برای هر گردشگر برای دقایقی کوتاه آب میخوره..
محمد حیاتی عکست سی ری گذرنامه خوبه نه سی من سایت .