یاران سبز : بهار که می آید دل دیگر در قفس سینه دل تنگ نیست ، خیالش پر می شود از پرواز و در میان فصل رویش نفسی تازه می کند ، شاعران با این فصل حرفهای بسیار دارند و شعر خوانی جایگاهی خاص در میان اهالی ادب دوست دارد. چند سالی است در روستای بنه احمد شب شعری بنام بهارونه لیراوی برگزار می گردد ، بهارونه ای که هر سال بهارش تازه تر می شود و نغمه هایش دلنشین تر ، امسال بهارونه لیراوی هفتمین بهار خود را پشت سر گذاشت . این برنامه که با مدیریت امراله خدری یکی از شاعران لیراوی و زاده بنه احمد شکل گرفته است امسال با حضور بزرگان عرصه شعر محلی استان پربارتر بود تا جایی که به قول ظریفی «ملک الشعرای استان» هم پا به این مراسم گذاشت .
در هفتمین بهارونه لیراوی که با خوش آمدگویی ناصر بویراتی آغاز شد ابتدا مهدی بشیری شاعر دیلمی شعرش را به حاضران تقدیم کرد . بشیری با شعر «آرزو» که مضمونی اجتماعی داشت آغازگر شعرخوانی در شب شعر لیراوی بود.
کاش می شد آرزو یک جا نمود آرزو را پاکتر معنا نمود
این شعر که طلبی است برای رسیدن به روزهای زیبا و بدون جنگ ، این چنین ادامه پیدا می کند:
کاش می شد تا لباسی از خدا یک به یک پوشیده بر تن ها نمود
مهدی دهقان دومین شاعری بود که در جایگاه قرار گرفت این شاعر جوان گناوه ای هم با یک غزل و یک مثنوی شب را با شعرهای خود چراغانی کرد .غزل دهقان مضمونی عاشقانه داشت ، غزلی با نام «واگرد»
نیترم بیشِ یو دلتنگ بشینم، واگرد می کجا رَهتیه ای یار شِرِینم ، واگرد
سپس غلامرضا ابراهیمی که تنش را زلزله شنبه لرزانده بود و تک تازش را دزدان به یغما برده بودند با زبان خاص خود برنامه را ادامه داد.
مبارکی از شاعران لر هم در این مراسم یک غزل و یک شعر محلی خواند . مبارکی این شعر را یک شوخی دانست با هم زبانان لر ، این شاعر مشکلات روز جامعه را در شعر خود به طنز گرفته بود .
مختار تنگسیری از باتجربه های شعر از دیلم برنامه را با شعر مذهی «انتظار »پیش برد.
همه ی جمعه یل انتظار دلم هَوَی دیدنت بی قرارِ دلم
این بیقراری که از ندیدن یار است در ادامه حرف از فرار دل از سینه دارد:
شَق ایخهِ وسینه بتنِگه دِرای دَ تاب و توونی ندارِ دلم
عزت خلیفه زاده از باباحسنی ، روستای همجوار بنه احمد با یک غزل و یک شعر محلی همه را میهمان کرد. جهانگیر اژدری شب را به سوی طنز پیش برد و محمودی از برازجان فضای مجلس را تغییر داد و صدای خنده را جایگزین حس شاعرانه مجلس نشینان کرد.
بعد از این برنامه برای دقایقی به سوی خاطرات شادروان اله کرم افتخاری رفت که این قسمت هم توسط سید نواب موسوی یکی از هنرمندان برجسته استان در عکاسی تدارک دیده شده بود. موسوی در سالی که گذشت کاندیدای سیمرغ طلایی در قسمت عکس بود که علی رغم شایستگی به آن نرسید.
با ورود خانمها عسکری و معصومه خدادادی برای ادامه برنامه ، بار دیگر مجلس به سوی شعر متمایل شد که در این بین شعر زیبای خدادادی که تلنگری بود بر رفتار گروه ۵+۱ در جریان هسته ای و زلزله دشتستان نشان از توان این شاعره استان داد .این شعر تشویق حضار را در پی داشت.
مِنمِنی تحریم امریکا یه حَل دَفه رِیمو زلزله هم خَرده پَل
علیرضا خلیفه زاده یکی از نویسندگان برجسته استان و نویسنده کتاب هفت شهر لیراوی و بندر دیلم که دست توانایی هم بر شعر دارد ابتدا نگاهی گذرا بر تاریخ انداخت و سپس با یک غزل و دو دوبیتی محلی جایگاه را ترک کرد.
اصغر شمسی پور یکی از افرادی است که یک پای شب شعر بهارونه بنه احمد و لیراوی بوده است .شمسی پور در این شب هم با شعر اجتماعی «گرونی» که نگاهی انداخته بود به وعدهای دولت برای کنترل گرانی همه را میهمان کرد.
قشنگ اومه که سیمون کارسونی چه خَش معنا که سی مردم گرونی
و در آخر به سراغ قیمت مرغی رفت که حالا حالاها باید با خیالش طی شود:
چِنو منها و جمع کِرد تقسم که قیمت مرغ وابی کهکشونی
محمد غلامی یکی از باتجربه های دشتستان هم از میهمانان این برنامه بود غلامی که از محل کار خود از کنگان به این مراسم آمده بود یکی از شعرهای معروف خود را خواند.
لَولته تاگل دلخواه نادن ری پهنه جگر مو آه نادن
چشلته تا که میخواسن بسازن دو تا دریا میون ماه نادن
سید طالب هاشمی که با شعرهای محلی خود نامی نیک در میان شاعران برجسته استان دارد هم از میهمانان خاص این شب شعر بود که سروده خود را به حاضران تقدیم کرد ، شعری خطاب به فرج اله کمالی که این شعر هم مضمونی اجتماعی داشت.
ای کمالی ای کمالت بی مثال ای دلت مثل دل طالب بلال
با ورود امراله خدری میزبان برنامه پشت تریبون ، برنامه به لحظات پایانی خود نزدیک شد .خدری شعری را خواند که مورد تشویق مداوم حاضران قرار گرفت «گفتی بِیار ، آوُردمه » که در قسمتی از آن اشاره داشت به حضور شاعران محلی سرای استان که به منظور شعر خوانی به شب شعر بهارونه دعوت شده بودند.
خدری شعر خود را با این پیام آغاز کرد ؛پیامی که قصد داشت ثابت کند گفته هایش در این شعر همراه با اسناد تاریخی است.
یه پَیومی سی شما اُمشو وَ یار آوُردمه وصفِ حالی شاخصِ تذکره دار آوُردمه
و در پایان شاعر رو به عاشقان می کند و به آنها شعرهای عاشقانه ناب را تقدیم می کند:
گندمینه ی ایگه بی بیخ تیش خدری بگو شعر فایز ، بیت باکی سی نگار آوردمه
و اما پایان دفتر شب شعر بهارونه لیراوی را ایرج شمسی زاده با تشویق بدون توقف حاضران امضا کرد. ایرج شمسی زاده که ماه هاست با بیماری دست و پنجه نرم می کند همچنان کلمات در کامش به خوبی به بازی گرفته می شوند ، شناخت کافی و شاید بیش از اندازه شمسی زاده از زبان مادری از این نابغه محلی سرایی یکه تازی بی همتا در عرصه شعر محلی به وجود آورده است.« بیو بارون» یکی از شعرهایی بود که ایرج شمسی زاده در این مراسم خواند .
هلاکُم ، تشنه یم ، بی جون ، بیو بارون بشورم مِی کُناری زرغر طیفون ، بیو بارون
شمسی زاده در ادامه اشاره ای داشت به خاطرات خود و گروهی از دوستان و استاد بهزادی در ایام جوانی در سبزه زارهای روستای تل تل که در نزدیکی گناوه قرار دارد .شمسی زاده می گوید : در هوای دوستان سروری از برای قد رعنای دوستم خواندم که ناگهان با صدای کِل خانمهای اطراف همراه شد .شمسی زاده با شعر «عَیدِه بَیو» که به گفته خودش پیش از انقلاب و در شیراز سروده بود حس بهار را بهاریتر از چهچه هر پرنده ای به صدا در آورد.شعر شمسی زاده دارای چنان قدرتی است که مخاطب را در دل خود جای می دهد.
نوروز اِیا اُمرو صَوا آخِر زِمِستونه بیو بِندِشک دور گَندُمَل مَی بُلبُل ایخونِه بیو
و سر انجام ضرب آهنگ شعر «هَمار »می شود و به طبع آن آواز «ایرجو »هم متفاوت :
اَی پَرپَروک یارم بِجو هَمار مِن گوشش بُگو عَیدِ بیَو تَی «ایرجو»سیت عَیدی ایسونِه بِیو
در حاشیه:
این برنامه با نقات قوتش حاضران را گرمی بخشید ولی سرمای شدید در دقایق پایانی تاب توان ریش سفیدها را گرفت.
یکی از شاعران دیلمی که به این مراسم دعوت نشده بود برای رسیدن به این مراسم دامان خیلیها را گرفت ولی مرغ خدری یک پا داشت.
برای انجام این مراسم عبدالحسین خواجه گیری ، عبدالرسول داریوشی و رضا خواجه گیری از خواجه گیری ، اکبر لیراوی از روستای باباحسنی و محسن خواجه گیری از فعالان روستای بنه احمد سنگ تمام گذاشتند.
از آنوقتها گفته اند که گاو ایکشن سی قابش —جناب امرالله خدری این همه جار جنجال فقط و فقط بخاطر اینکه خودشو مطرح بکنه راه انداخته بود جالب اینجا بود که من بودم خود ایشان ضعیفترین شعر را قرائت نمودند
سلام لیراوی جان
بالاخره این هم نظری است ؛ اما اگر کمی جنبه های مثبت قضیه رو نگاه کنیم ، هم بد نیست
کاش چند عکس از حاضران رانیز می گذاشتید
سلام محمد جان
وضعیت نور مناسب نبود
سلام . زنده نگه داشتن گویش بومی ، زنده نگه داشتن فرهنگ است . از آقای خدری و همه کسانی که برای برگزاری مراسم باشکوه فعالیت کردند و در هرکجای ایران عزیز در این زمینه زحمت می کشند ، به سهم خودم تشکر می کنم . کارتان بسیار ارزشمند و مانا ست . درود
سلام بر استاد غلامی عزیز
هم آرزوی سلامت دارم و هم آرزوی عاشقانه های تازه
سلام با تشکر فراوان .خدمت شخصی که خود را لیراوی نامیده !!!!شب شعر لیراوی با زحمات شبانه روزی آقای خدری در جهت ترویج فرهنگ و بلند آوازه کردن نام لیراوی است .امراله خدری شاعر تازه کاری!! نیست که احتیاج به مطرح شدن داشته باشد
محسن جان از قدیم گفته اند حقیقت تلخ است و ما متاسفانه همیشه حرف حق را قبول نداریم و گرنه اگر به عمق قضیه نگاه کنیم لیراوی تا اندازه ای درست گفته است ..
سلام بر خضری بزرگ-به نظر من امرالله خدری درسته خرج میکنه و زحمت میکشه ولی از قدیم گفتن گربه بخاطر خدا موش نمیگیره -ایشون دوست داره با چسباندن خود به استاد ایرج شمسی و سید طالب هاشمی و دیگر شاعران معروف برای خودش نوم و نشونی کسب بکنه
سلام بهروزی جان
کار فرهنگی انجام شد و انتظار میرفت همه کمک کنند تا چاله چوله های فرهنگی پر بشه نه اینکه بیاییم و این حرفا رو بزنیم ، بنظرم شماها هم باید کمک کنید تا کار بهتر و زیباتر پیش بره
ما هم آن شب از شعر شاعران لذت بردیم ولی خدائیش ………
سلام بر دشت لىزو اى
خدری با گنج اشعار دارم به تو پیامی در کوی نیک نامان داری ولا مقامی…
تا قبل از اجرای شب شعرهای لیراوی کار خاصی از نظر فرهنگی در بلوک لیراوی انجام نشده بود . خورسندیم از این اتفاق میمون و سپاس می گوییم حضور شاعران بزرگ استان را
یه نفر بعد از مراسم خاکسپاری یه بنده خدایی با صدای بلند گفت : مرحوم وصیت کرده کسی براش لباس سیاه نپوشه.
یکی از حاضرین جواب داد: مرحوم غلط کرده ما به احترامش سیاه می کنیم!
اولا خدمت شما جناب خضری عزیز عرض کنم که شما یک وبلاگ ورزشی هستید که قشر ورزشکار شمارا قبول دارند و نبایست وبلاگ خود را بخاطر دوستی یا رفاقت با امرالله خدری که هیچ وجه ای حتی بین دوستان خود ندارد آلوده نمایید دوما ایشان یک پایش پیش ما گناوه و پای دیگرش در دیلم است به آنها میگوید من دیلمی ام و امتیاز از ادارات ارشاد و میگیرد و پیش ما نیز می آید و میگوید گناوه ای هستم دیگر خود حدیث مفصل بخوان از این —..شما هم ماشاالله ماشاالله در سانسور کردن نظرات کم نمیگذارید .خداوند همه ریاکاران را هدایت کند
سلام برادر بهروزی
اول ،این فضا که حضرتعالی هم در آن نظر دادید وبلاگ نیست و وب سایت است.
دوم ،این سایت به دلیل حضور مداوم بنده در فضای ورزش بیشتر اخبار ورزشی را انعکاس می دهد ولی خبرهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی را هم درج می کند و اگر به آرشیو نگاه کنید متوجه موضوع خواهد شد.
سوم ، هر فردی که در اجتماع فعالیتی انجام بدهد آن هم فرهنگی که جا خالی های فراوانی در جامعه ما دارد باید مورد توجه قرار گیرد و البته نقد شود ، بنده وظیفه خود دانستم که خبر را درج کنم و کردم ، حالا خدری دوست بنده باشد یا دشمن بنده فرقی ندارد .
چهارم ، اگر حضرتعالی توهین به شخصیت افراد را نظر کارشناسی می دانید و انتظار دارید آن نظر درج شود ، کلمه سانسور هم جایگاه پیدا می کند.
پنجم ، خداوند وقتی دید شیطان هدایت نمی شود گفت برو ریاکاران را هدایت کن .
ای بابا ول کنید این حرفها را بگذارید تا دو سه روزی هم جناب خضری به طرفداری امرالله خداری بپردازه –مردم خودشون بیدارند و قضاوت میکنند جان مادرتون قسم بگذارید یکی را این سایت به عرش اعلی ببرد و یکی را تحقیر کند تاریخ این ایمان ضعیف ما را قضاوت خواهد کرد و خداوند هرگز با افراد اینگونه نخواهد بود خداوند همه ما را براه راست هدایت کند و اندکی هم بینشی بازتر به این خضری بدهد .آمین
سلام همشهری عزیز
کاش می گفتی ریاکاران را هدایت کند
با سلام و درود
تمامی اظهارات عزیزان را با دقت و حوصله خواندم. از انجا که من با روحیه خدری اشنایی کامل دارم تلاشی برای مطرح کردن خود ندارد و ایشان سابقه کهنی در شعر دارد به خصوص در شعر محلی . اما از انجا که ایشان زحمت کشیده بودند فضایی مهیا نموده بودند و شاعران خوبی دعوت کرده بودند ولی با توجه به حضور اساتیدنام نشاندار اشعار درخشانی قرائت نشد به جز…………
از انجا که اقای لیراوی در اظهار نظرشان گفته اند که فضای مناسبی برای مستمعین طراحی نشده بود موافقم و اقای خدری یک استدلالی دارد که چهار دیواری و اختیاری . اما تک بعدی فکر کردن، عواقب اینچنینی را به دنبال دارد . بنده به شخص اعتقاد دارم که اقای خدری باید فضایی برای این محل مهیا کند که جنبه عمومی داشته باشد و متولی امر برگزاری این چنین شب شعرهایی اشخاص نباید باشند بلکه متولی ان اداره فرهنگ و ارشادباشد و مکان برگزاری ان مخصوص برگزاری شب شعر های رسمی باشد که هیچ شخصی بنا به دلایل شخصی در چگونگی برگزاری شب شعرهای اینچنینی تاثیر گذارنباشند و به صرف در اختیار قرار دادن یک مکان برای همچنین شب شعری رسمی تصمیم شخصی نگیرند
و اما نقد جلسه
فضای نامناسب
۱نور ناکافی
۲مجری ضعیف******
۳تکراری بودن تقریبا تمامی شعرها حتی اقای خدری که شعرشان قبلا در گناوه خوانده شده بود و جالب انکه تمام اشعار تکراری هم تکراری های خوبی نبودند
۴ترک کردن بزرگان جلسه که خود را صاحب محفل میدانستند. البته هوا نامطلوب و شعرهای تکراری ، دلیل انها از ترک جلسه نبود و….
۵فیلم برداری و صدا برداری از نقطه قوتهای این جلسه بود
از محسن خواجه گیری دوست گرامی که زحمت پاسخ دادن به نظرات را میدهند بگویم که چون این نظرها نظر اکثریت مطلق حاضران در جلسه بود که نیازی به طرفداری متعصبانه نیست و طرفداری ناشیانه بدتر از ……
*و اقای خدری عزیز هم اگر این جلسه را صرفا منحصر به خودش نمیدانست و در مکان عمومی برگزار مینمود تمامی انتقادات متوجه ایشان نمیبود
و اینک گزیده ای از شعرمحلی اینجانب
عقربک می نیشماری انتظاری کشتمه / تا بره سر تیر کاری ، سال پاری کشتمه
بس که دردم آلیه و تی همه کرش ایکنم / ای سواری اشترو دولا سواری کشتمه
نه چونو خو درد دارم سینه سو واویدمه / بیژنم زر سنگ غربت بد بیاری کشتمه
تش خورنگی ری کتی دل حونه سوزی ایکنه/بعدعمری خاسوخومی تهل وخاری کشتمه
اوو و من چیت رهتنه هر چقه تک دو کردمه/ زحمت بی غارمو اوضای نداری کشتمه
گپ دل وا پیچه سوهتم اسپ طحوه هی بزه/ پای ری حق نهادن شعر دربیاری کشتمه
خان و خدری شور کردن حق جمو واوو ادا / حالکات بیدو یادت نیاری کشتمه
گپ شری خارگ و ثمر مو و هندیون نیزنی / من لواس سید گردو مرد کاری کشتمه
سر قبرم بنویسین یاد دنیا ن و خیر / من تموم ای قرارل ، یه قراری کشتمه
نقد منصفانه شما هم خوب بود و هم تمام جوانب را در نظر گرفته بودید
راستی شعر محلیتون خیلی زیبا و دلنشین است و ازاین همه ذوق به وجد امدم که شاعر توانمند دیگری در خطه لیراوی خودش را به اثبات رسانیده است
اقای لیراوی ولی منظور شما از حالکات بیدو یادت نیاری چیه لطفا توضیح بدید
راستی مردی که در لباس سید گردوگفتی ایا شخص خاصی است
با تشکر
با درود . با اجازه تان این مطلب خوب و زیبا را در وبلاگ لیراوی درج کردم. در جنوب ایران هر قدمی که برداشته شود باز جای هزار قدم دیگر هست . هرکدام از ما وظیفه دارد خدمتی برای خاکی که ریشه در آن دارد بردارد. اگر آقای خدری نوار های کاستی را که از اشعارش در اوایل انقلاب تکثیر کرده دارد کاری خوبی است که سال دیگر به صورت سی دی برای علاقه مندان منتشر کند. من از کودکی ابیاتی از اشعار( امرو کانوشاد ) در ذهن دارم .
پیروز و ماندگار باشید.
باسلام
تشکر ویژه دارم از همه بزرگوارانی که در مراسم شب شعر بهارونه لیراوی منت نهاده و قدم رنجه فرمودند و امیدوارم کمبودهایمان را ببخشند و برای روزهای بهتر یاریمان کنند.
دوستانی نقدمان کردند ، سپاس گزاریم . از نقد نمی هراسیم چون می دانیم در محضر اساتید رفتن جای نقد بسیاری باقی خواهد گذاشت اما منتقد مغرض از کلماتش هویداست که نقدش برای تخریب است نه برای بازسازی و به سازی .
اعضای نظارت بر این مراسم به دلیل دعوت از دیگر بزرگان شعر استان به اجبار امسال چند نفری از نزدیکان را که دست توانایی در شعر داشتند کنار گذاشتند به توانمندی آن عزیزان ایمان داریم و در آینده از وجود آنها استفاده خواهد شد.
این مراسم هر ساله برگزار می شود و دور از انصاف است که بگوییم خدری یا دیگر دوستان دست اندرکار این مراسم قصد مطرح کردن خود را دارند.
استاد ایرج شمی زاده مریض است برای سلامتی آن عزیز دعا کنید .
ای کاش افرادی چون آقای خدری هم در سراسر استان بودند تا بتوانند برای پیشبرد فرهنگ وادب این دیار اینگونه تلاش کنند
با سلام
تا آنجاییکه چند سالیست جناب خدری را می شناسم این شاعر بزرگوار قصد ترویج فرهنگ اصیل لیراوی را داشته و دارد که نشانه بارز آن برپایی مراسم شب شعر تاسوعا در بنه احمد می باشد که با علاقه ومخارج ایشان برگزار می گردد.
خضر چقدر برای هدایتت دعا کردند حداقل یه آمین می گفتی بی انصاف!
سلام برادر
آمین
با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت همه صاحب نظران بزرگوار-بخصوص محضر چناب خضری گرامی و جناب حاج امرالله خدری عرض سلام و احترام دارم –حقیر نیز چون دیگران مطالب را امروز خواندم /جای بسی افتخار است برای بلوک لیراوی که افراد ادیب و ادب دوستی جمعیت روستا را در یک شب به قریب ۲۰۰۰هزار نفر و شاید بیشتر برساند و این مطمئنا هیچ چیز بجز عشق و علاقه نمیتواند باشد حقیر تا آنجائیکه قریب ۱۰ سال است حاج خدری را میشناسم و ایشان حتی در ایام محرم برنامه ادبی مذهبی در این روستای ادب خیز بدون هیچ چشم داشتی بر گزار میکنند و خداوند پاداش خیر این عزیزان را انشاالله بدهد ولی کلام آخر حقیر اینست که این وب سایت میبایستی چه در ارائه نظرات و چه در درج مطالب حریمها و حرمتها را نگه دارد زیرا به هر بهانه ای بازی کردن با شخصیت ادبی یک شاعر و حتی یک ادب دوست یا دلسوز به شعر کار پسندیده ای نیست /جزاکلا خیر -انشاالله
درود بر شما با شعر زیبا یت –
درود بر شما با شعر زیبا یت –
انقدر شعر بگویم که بسوزد جگرت
جناب مرادی چرا اینقدر اغراق میکنید ؟ من در شب شعر حضور اشتم بیش از ۵۰ نفر نبودند که تازه ۲۰ نفرشون به خطر یکی از شاعران شهیر بنه احمد اومده بودند و دیدند نیستش وسط جلسه بلند شدن رفتن .
اگر آمارتون رو در ۵۰ ضرب کردید که واسه ۵۰ سال دیگه برنامه ریزی رکنید خودش یه مقوله دیگه است .
میشه بفرمایید امرو کانوشاد کی رفت مکه ؟ که یه امراله میگید صدتا حاجی از دهنتون می افته
سلام خدمت همه دوستان ایرادی که سال های گذشته به بهارونه می گرفتند که چرا شاعران نامی استان حضور ندارند امسال که شاعران حضور یافتند ایرادی دیگر می گیرند بعد نقد فرهنگی باید فرهنگی باشه نه توهین و اینکه شعر ها تکراری بانی چکار بکنه که شاعر حرف نویی نداره و درپایان اقای خدری یکی از متولیان بزرگ فرهنگی بلوک لیراوی است واجب است حرمتش را نگه داریم
سلام
نمیدونم کی مطلب رو نوشته ولی ای کاش نویسنده محترم میدونست که بنده اون شب شعر طنز خوندم نه اینکه “جهانگیر اژدری شب را به سوی طنز پیش برد ” حداقل مینوشتید با شعر طنز …. تازه بعدش هم نوشتید بعد از ورود خانمهای شاعر مجلس دوباره به سمت شعر متمایل شد… پس بفرمایید ما اراجیف بافتیم نه شعر گفتیم……………
بسیار از نوشته شما دلگیر شدم آقای نویسنده
سلام برادر اژدری
واضح و مشخص است که حضرتعالی با خواندن شعر طنز فضای مجلس را تغییر دادید و کسی هم بر این تغییر خورده نگرفت و کار شما مورد تقدیر قرار گرفت و اما در مورد متمایل شدن مجلس ، منظور بنده فضایی بود که خاطرات شادروان افتخاری بر مجلس حاکم کرد و دو باره با ورود شاعران فضا متغییر شد.
نویسنده مطلب هم مرتضی خضری است
حرارت آتش حسادت آنقدر زیاده که حاجی بودن یا نبودن آقای خدری براشون مهم شده . اف بر نادان حسود
سلام آن شخصی که گفته بود شب شعر ۵۰نفر بود شما کجای کاری هر شب برای شب نشینی زیر آلاچیق خانه خدری بیش از ۵۰ نفر هستند
ولا ما هفتصد صندلى اوردىم باز هم بود
بعضى از دوستان سه روز شعر مى گن انتظار دارند بىان روى سکوى شب شعر باىد خىلى اىن سرماه روتحمل بکنى تابتونى بىاى روى سکوى شب شعر
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد
ته پولادی کر پیرو من چفک کشتمه
بلوک پایدار
بلوکی که با ارزش و پربهاست وجودم زجودش کمر کرده راست
چو بیگانه گردیم با هم بد است چو لیراوی از ما برنجد خطاست
از دوبیتی های رضا دهقانی از روستای بنه احمد تقدیم به لیراوی پایدار
………………………………………………………………………………
حقیر در لیست مدعوین بودم و نیز حضور هم داشتم ولی شعر نخواندم و تریبون را به دوستان مهمان دادم تا خدمات میزبانی زادگاهم خدشه دار نشود .
به این دلیل هم دبرآمدم کامنت گذاشتم که بتوانم پیام های دوستان را جمع بندی کنم
« هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من »
شعر بالا مصداق تمام اندیشه های خیرخواهانه و مغرضانه است .
همین که از مجموع ۳۶ روستای شهرستان ؛ روستای بنه احمد قابلیت هایی دارد که از عهده یک شهر هم برنمی آید جای بسی خوشحالی است.
برگزاری مراسم شب شعر عاشورایی و بهارونه
برگزاری مراسم دهه محرم روضه خوانی و سینه زنی
ضمنا کلیه اهالی که به شهر هم مهاجرت کرده اند به افتخار این مراسم حضور می یابند .
قبل از انقلاب نبز سابقه مراسم مذهبی ؛ تعذیه و مشابه این ها در روستا برگزار میشده و در پیروزی انقلاب اسلامی نیز در جهت دادن افکار اهالی و تبیین اندیشه های امام راحل نقش بسزایی داشته است .
از افتخارات این روستا میتوان :
شهدای بزرگوار غلامرضا مشگوری و نادر خضری
خشایار خدری عضو شورای شهر گناوه
احمد خواجه گیری روحانی و مسئول دفتر عقدوازدواج در دیلم
عباس خواجه گیری روحانی و امام جماعت مساجد گناوه
امرالله خدری نویسنده کتاب اهنگ عروج و شاعر محلی سرا و شعرهای آیینی
محمد حاجیانی نماینده کشاورزان لیراوی شمالی در خانه کشاورز
را نام برد
در پایان از همه دوستان صاحب نظر که با نقدهای خود مسیر ترقی را برای ما هموار کردند بسیار سپاسگزاریم . و همگی را دعوت به حضور و همکاری میکنیم.
حضور مهمانانی از استان های بوشهر ؛ فارس؛ خوزستان و کهگیلویه و بویر احمدو مهمان ویژه برنامه (ایرج شمسی زاده) را هم که مایه افتخار ما بودند ارج می نهیم خصوصا دیلمی های عزیز که تشریک مساعی دوچندان دارند.
با سپاس از مرتضی خضری خبرنگار و مدیر سایت یاران سبز
سلام آقا رضا
چون ننوشتی وظیفه خود می دانم بنویسم ، رضا دهقانی فعال اجتماعی و سیاسی و شاعر و وبلاگ نویس و نماینده کشاورزان لیراوی شمالی در خانه کشاورز ، زاده روستای بنه احمد
امرو کانوشاد همیشه کارهایش خودنمایی است وبرای مطرح کردن خودش است.ولی انصافا برگزاری شب شعرکار بزرگ فرهنگی میباشد که بایدازامرو ودست اندرکاران شب شعر تقدیر وتشکر شود.
…… چرا وقتی چیزی نمیدونی اظهار نظر میکنی باور کن اگه حرفی نزنی مردم نمیگن این لال است . اظهار نظرت هم مثل شعر گفتنته داداش خیلی الکیه
…….
با عرض سلام -مدتی بود که مسئله دیلمی گناوه ای یا دیلمی و روستایی از زبانها افتاده بود ولی متاسفانه شما کوته فکران که خودتان را یا نویسنده وبلاگ ویا مثل خدری خود را شاعر و نویسنده میدونید حاظرید با شخصیت افراد که از قماش و خانواده ادب هستند که نه بلکه با حیثیت شهرستان هم بازی کنید و مسئله دیلمی و گناوه ای یا روستایی را مطرح کنید که جای تاسف دارد که با چنین ایده ای خود را نویسنده حساب میکنید و بعد می گویید کی بود کی بود -من نبودم ………دقیق مثل بازیهای قدیم و لذا شما انسانها دیگر هدایت بشو نیستید و حتی تحمل انتقاد را هم ندارید فقط افتخارتان همین بس که با شخصیت افراد بازی کنید و بس
سلام همشهری گرامی
اول کجای مطلب به موضوع مورد اشاره شما ارتباط دارد
دوم کلمه قماش در جمله شما بد جلوه می کند
سوم منظور از کی بود کی بود حضرتعالی رو هم متوجه نشدم
چهارم نمیدانم با شخصیت کدام بزرگوار بازی کرده ام که هرگز نکرده ام
به نظر من باید از زحمات آقای خدری قدر دانی شود
من لاف نمی زنم .لحاف زنم .از پنبه کهنه مانده در ته لحاف .سازم حریرو بر ره یار نهم.
ببخشید دوستان شاعر باید با شعر به نقد دیگران بپردازه نه با نثر های بلند مثل جوابیه چندین صفحه ای ایران به ۵ بعلاوه ۱
فقط بنشینید و از امرالله خدری تعریف کنید اگر کسی هم حرف حقیقتی زد سانسور کنید …….
سلام همشهری عزیز
از شب شعر بهارونه لیراوی نقدهای متفاوتی شد ، هم منصفانه ، هم مغرضانه و همگی ثبت شد ولی قانون به من اجازه نداده که هر نوع دیدگاهی- توهین و فحاشی- را ثبت کنم چون برای افراد ایجاد حق می شود و می توانند از راه قانونی با من برخورد کنند .
شما هم انتظار نداشته باشید که هر نوع دیدگاهی ثبت شود مانند قسمت دوم دیدگاه خودتان.
با سلام
به اطلاع شما دوستان گرامی میرساند
سایت مداح اهل بیت
کربلایی حسن توزی
افتتاح شد
از شما دوستداران نوحه دعوت میشود که به وب سایت یه سر بزنید
درضمن روزانه آموزش مداحی در سایت قرار میگیرید
آدرس سایت
http://www.toozi.ir
شما در سایت لینگ شدید لطفا شما هم ما را لینگ کنید
باتشکر
شب شعر مذکور دارای نقاط ضعف و قوت زیادی بود از جمله اجرای بسیار ضعیف مجری که میبایست یک مجری قویتر بیاوردند چون از قرار معلوم این مجری برنامه آنشب حتی در شهر خودشان دیلم هم برای برنامه شب شعر اورا نمیگذارند مجری چون واقعا بسیار ضعیف عمل کرد چه رسد به اینجا
باسلام واحترام .پیرو نظر دوستان واز جمله خود حقیر در مورد اجرای ضعیف مجری برنامه باید این مطلبو عرض کنم که علت ضعف ایشان را شایدمردانه بودن جو حاکم بر برنامه شب شعر دانست .در اصلاح نظر خودم بدین وسیله تصحیح مینمایم که تنها قسمتی از شعر اقای امرالله خدری در شب شعر گناوه خوانده شده است.
چه شد خدر ی شما را هم خرید -ای داد و بیداد که حرف حق هم پس گرفته میشود
جناب لیراوی مگر زنان در جمع شما حضور نداشتند که انتقادت را پس میگیری نکنه امرالله خدری تو را تو فشار گذاشته یا زنگ زده گلایه از شما کرده -باور کن همینه .
اقای خضری همه اظهارات ثبت کن خوبی به حاشیه ی
با سلام و تشکر از اقای خضری
در وبلاگ اقای علیرضا خلیفه زاده مهدی بیات نسب اظهار داشتند که منظور از سید گردو در شعر جمشید لیراوی از طایفه خو اجه گیر بود که مورد تایید نویسنده شعر و مورد اعتراض شخضی بنام امرالله خ قرار گرفت اگر کسی در این مورد اطلاعات بشتری دارد در وبلاگ خلیفه راده یا در این سایت ارشاد نمایید
سلام
آقای علیرضا خلیفه زاده در وبلاگ لیراوی شعر آقای جمشید لیراوی را نوشته که در آنجا آقای مهدی بیات در مورد “سید گردو” که در شعر آمده توضیحاتی داده است که مورد قبول بعضی از دوستان نیست هر چند خود آقای جمشید لیراوی مطالب را تایید کرده است خالی از لطف نیست یاران سبز هم ببیند و دوستانی که اطلاع دارند نظر بدهند
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان
شب شعر لیراوی فقط و فقط از ابتدا با برنامه و نظر اقای خدری بنیان گذاشته شد،که تا اینجای کار را که همه قبول دارند
در سال اول مراسم در مسجد روستای بنه احمد برگزار گردید، و سال دوم به بعد در منزل اقای خدری و با همت او و دوستان عریزشان که با علاقه و عشق و بدون کمک ادارات مربوطه برگزار گردید و انشااله میگردد،شما با تماشای سی دی هر ساله به وضوح میبینید که شاعران سال به سال بهتر و گلچین میشوند که این موضوع که شعر قوی باید خوانده شود را هیچ کس منکرش نیست،اقای خدری هم وظیفه خود میداند هر ساله مراسم را با شاعران و اشعار بهتری برگزار کند،امسال هم که شاعران نامی استان به دعوت اقای خدری حضور به عمل رساندند بهترین شب شعر استان برگزار شد،در هر مراسمی هم کم و کاستی هایی وجود دارد این چیزی طبیعی است،ما اگر واقعا
بلوک لیراوی را دوست داریم و خود را اهل لیراوی میدانیم نباید ایگونه با نقدهای بچه گانه و مغرضانه سعی کنیم را را ناهموار کنیم،بکوشیم تا بتوانیم مرااسمی که تا این مرحله پیش امده را تقویت و یاری کنیم.
ضمنا با کوچک خواندن نام افراد خود را بزرگ جلوه ندهید،هر کس به واسطه کارهایش بزرگ میشود.
از تمامی دستندر کاران و دلسوزان بلوک سپاسگذارم.
قطره اى از دریا:با نظر شما بزرگوار کاملأ موافقم،،،بزرگوارى جناب خدرى بر هیچکس پوشیده نیست،،،هرکسى نسبت به درک و شعور خود حرف میزند…متأسفانه بعضى ها معنى نقد راهم نمیفهمند….
وقتی نویسنده وبلاگ درک و فهم اجتماعی ندارد دیگه از میزبان چه انتتظاریست که مرغ کی چند پا دارد-
سلام برادر حسین
وضع مالی خوبی ندارم که درک و فهم رو بخرم البته تو این آشفته بازار گیر هم نمیاد ، شنیده م خیلی ها از مدل چینی ش استفاده می کنن حتی شنیده م خود حضرتعالی هم از نوع چینی ش استفاده می کنی
وقعا از شما بعیده که تو این سایت کلمات گزاف میزنید ، اگه یکی این ها رو ببینه در مورد اهالی لیراوی چی فکر میکنه ؟
درود بر کل لیراوی
لطفا کسانی ک اظهار نظر بی ادبانه میکنند بدونند که چی میگن و حرف دهنشان را بفهمند
باسلام به همه عزیزان که بانی این شب شهر هستن این گلایه و انتقاد و نظر هم باعث بالا رفتن سطح کیفی شب شهر میشه هم باعث دوستی بین نویسندگان وخواندگان میشه
سلام جمیعا ببخشید سی دی شب شعر راباید از کجا تهیه بکنیم
امسال حضور خیلی از شاعران جوان و بنام کم بوده و جای خالی وحس انتقال و درک شعر ضعیف بود حضورشاعر های جوانی همچون امیر ذبیحی، آقای خواجوی، آقای وزیری و مخصوصا شاعره ی بنام دختر آقای ناصر بویراتی نسیبه ی بویراتی شاعر محلی گو و غزل سرا واقعا
احساس میشد البته ایشان چند سال است ک ترک شاعری کرده . ناگفته نماند واقعا کیفیت فیلمها در این چند سال گذشته ضعیف بوده انشالا
ک رفع شود
با سلام
کاش سوابق زندگی این شاعر “امراله خدری” را می نوشتید تا این همه حرف و حدیث نباشد.جناب خضری، حقیر به عنوان یک خواننده به اصطلاح وبسایت شما تقاضا دارم زندگی نامه و سابقه فعالیت های برگزار کننده شب شعر را بگذارید.تشکر
واقعیت اینکه از سوابق ایشان یک سری مطالب شنیده شده که خدا کند واقعیت نداشته باشد…
سلام علی جان
سال آینده تا حدودی به سوابق هنری افراد هم اشاره خواهم کرد . فقط هنری
باسلام مابایددرجهت شناخته شدن اشعارمحلی منطقه خودمان گامهایی بلندتااز هرسال برداشته
با عرض سلام و خسته نباشد خدمت شاعر زحمت کش بلوک لیراوی اقای خدری،و اما در جواب دوست عزیزمان که فرمودن در جلسه۵۰ نفر حضور داشتن باید عرض کنم یا شما مشکل چشمی داری یا چشمانتان نابیناست در ان جلسه بیش از۹۰۰نفر مهمان وجود داشت این را میتوان از عکس های که در ان جلسه گرفته شده تشخیص داد عظمت بلوک لیراوی بر همگان شناخته شده هست و نیازی ب مزخرفات شما نداری این همان بلوکی هست که در جنگ در برابر انگلیسی ها به کمک ریسلی شتافتند و از کشور خویش دفاع کردند ولی خوانین حیات داوود از استعمار انگلیسی ها بخاصر قدرت و ترس از انگلیسی ها پشتیبانی کردن لطفا به خاطر حسادت خویش عظمت بلوک لیراوی را پایین نیاورید،این بلوک دارای قهرمانان اسطوره ای زیادی هست از جمله قباد خان خدری که با افراد ناچیزی در مقابل تیپ کازرون ایستادگی کرد. واین بر هیچ کس پنهان نیست بلوک بزرگ لیراوی بر حیات داوود و حیات داوودی ها سخر تر اسحت ودر اخر. هفت شهر دوباره حک کن بر قامت تاریخ که لیراوی کیست و کجاست…
سلام و عرض ادب
بنده فامیلی ام لیراوی است و جدم آنجا بوده. دوس داشتم در مورد لیراوی بیشتر بدانم و به لیراوی بودن افتخار می کردم اما از وقتی در سایت ها این بحث و جدل های بیخودی را مثلا در همین نظرات دیدم متوجه شدم اشتباه کرده ام. البته بیشتر به مسلمان بودنم افتخار می کردم اما از لیراوی بودن هم پشتگرم بودم که انگار اشتباه بوده. در این کشور چقدر بی نام و نشان خدمت خالصانه برای اسلام می کنند اما ما لیراوی ها وحدت خودمان هم نتوانیم حفظ کنیم چه رسد به ایجاد وحدت و صمیمیت در بین مسلمانان که وظیفه ی اصلی ما است. حالا مدام به گذشته بنازید اما خودتان به بحث و جدل متعصبانه که خارج از توصیه های دین استبپردازید
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
می دانم نظرم را نمی زنید.