یاران سبز: امسال با آغاز بهار همه در انتظار بهارونه لیراوی بودند اما درگذشت زنده یاد ایرج شمسی زاده یکی از نوادر شعر محلی و پاسدار فلکلور استان بوشهر که ساعاتی قبل از آغاز بهار چشم از دنیا فرو بست فضای شعر و شاعری را تغییر داد و به همین دلیل افکار تمامی شاعران این منطقه به سوی نغمه ها و سروده های محزون پیش رفت و هر کس به نوعی خود را در این غم شریک کرد. بهارونه لیراوی هم که طبق روال همیشگی قرار بود در پنجمین روز از بهار برگزار شود به هشتم بهار موکول شد. در این بهارونه که به میزبانی روستای بنه احمد انجام شد اکثر شاعران بنام استان حضور داشتند و تمامی شاعران یاد این شاعر بزرگ را گرامی داشتند تا جایی که این بهارونه به بزرگداشتی برای «ایرجو» تبدیل شد.
حسن دشتی مجری این مراسم پس از خوشامدگویی و یاد از شادروان شمسی زاده برای اولین شعرخوانی رضا دهقان را به روی سن فرا خواند. دهقان ابتدا غزل لیراوی پایدار را خواند. غزلی که در آن از آرزوی همبستگی لیراوی گفته شده بود. در مطلع این غزل دهقان بخشش لیراوی را چنان با ارزش می داند که سرافرازی مردمانش را از کرم لیراوی می داند.
بلوکی که با ارزش و پر بهاست وجودم زجودش کمر کرده راست
چو بیگانه گردیم با هم ، بد است چو لیراوی از ما برنجد خطاست
و سپس قطعه ای با نام گندمزار را که روایت حاصلخیزی اراضی شمال روستای بنه احمد و سد بندهای روستای مجاور است را خواند.
غلامرضا عباسی یکی از پیشکسوتان عرصه شعر است ، گر چه عباسی بیشتر وقت خود را در تعمیر گاه محقر خود بسر می برد ولی در سرودن توانا ست. عباسی شعری با مضمون اجتماعی خواند که گلایه ای بود به وضعیت آب و قبض هایی با بهای بالا که توان پرداخت را برای افراد سلب کرده است.
دیدم اندر خواب مردی با شتاب گفت آوردم برایت قبض آب
او همی می کوفت بر در چوب و سنگ او همی زد مشت بر سر بی درنگ
محمد جعفر نجدی مسئول انجمن ادبی آدینه گناوه از شاعران پرتلاش شمال استان است که در این مراسم شعر خود را به سمت و سوی اجتماعی برد و مواد مخدر را نشانه رفت.
گپ بنگُ حشیشِ ، شیشه ی عمرش خلاص آوو خدایا کمر ای مملکت مثل نهاتر راس آوو خدایا
مهران خدری از جمله شاعران جوان دیلم است که برای اولین بار شعر پر قدرتی را در مراسم شادروان ایرج شمسی زاده خواند و در این مراسم هم شعری حماسی از بزرگی لیراوی سرود.
هنی سرپایِ و بالاترش غیر از خدا چی نِی بلند ایوون و خَش منظر حصاری داره لیراوی
مختار دشتی از شاعران پیشکسوتی بود که در این مراسم حضور داشت . دشتی به ستایش از اشعار شادروان ایرج شمسی زاده پرداخت .
قاسم یوسفی از شاعران امیدیه هم از میهمانان بهارونه لیراوی بود. این شاعر ابتدا شعر عرفانی «خدا و کنجشک» را خواند که داستانی ست از اسرار پنهان خدا که شاعر با لهجه ای شیرین به خوبی به آن آهنگ داده بوده.
تک درختی پُر و عطر مِشک بی در میونش لونه ی بنگشک بی
یوسفی همچنین غزلی با نام «بازگشت به خویشتن خویش» را خواند که مورد توجه حاضرین قرار گرفت.
امان اله ابراهیمی شاعر دشتستانی را با شعرهای طنزش می شناسند . ابراهیمی سوژه را به خوبی می بیند و خوبتر به آن وزن می دهد به شکلی که بسیاری از شنوندگان مراسم های شعرخوانی در انتظار کارهای او هستند. ابراهیمی در ابتدا شعری در سوگ ایرج شمسی زاده خواند و سپس با شعر «فرق زنل» تفاوتهای زنان خوب و بد را در قالب طنز خواند. در پایان هم سری به انرژی هسته ای زد و با شعر «اشتون» به ماجرای گرم این روزهای کشور پرداخت و ماجرای پیرزنی را به تصویر کشید که تنها نام انرژی هسته ای را شنیده است و سراغی از دردسرهای آن ندارد.
دی محمدُ پرسم که دی هستَی که میگن دَ چنه در آسمونِ یا زمین ، جوندارِ یا غول و جنِ
خواجه گیری هم از جمله افرادی ست که به تازگی دفتری از شعر را بغل نموده است. تنها شعر سپید بهارونه لیراوی را با نام « امیدواریم » داریوش خواجه گیری خواند.
همه با هم قهریم
سادگی ها کم نیست
بتهایمان یکی ست
من نگهبان هزاران بت تنها هستم
یک روز از سر شوق، یک روز از سر ترس
اصغر شمسی پور یکی از شاعرانی ست که سالها در کنار شادروان ایرج شمسی زاده حضور داشت .شمسی پور در این مراسم ابتدا آخرین سروده «ایرجو» را خواند ؛ سروده ای که بنا به وصیت شادروان ایرج شمسی زاده قرار است بر مزار ایشان نوشته شود و سپس در سوگ ایرجو شعری دیگر را زمزمه کرد.
وآن دم که رسید پشت در پیک بهار وقتی که زمینه خفته می شود بیدار
وقتی که سخن زگل بدُ بانگ هزار رفتی زبرم ایرج شیرین گفتار
سید طالب هاشمی هم در این مراسم حضور داشت، شاعری از دیار خشت که او هم به دلیل دوستی دیرینه و نزدیک با زنده یاد ایرج شمسی زاده در سوگ این ساعر نامی قسمتهای از شعری را خواند که هنوز ناتمام بود. شعر بهاریه هاشمی هم از ظرافت خاصی برخوردار بود و شنونده را در بهاری که نروید به حرکت وا می داشت.
باز بهار اومه و دنیا خَشه دشت خَشه ، کُه خَشه، صحرا خَشه
فصل سه سرد زمستون گذشت شکر خدا بو که چه آسون گذشت
فرج اله کمالی از جمله شاعرانی ست که برای نخستین بار بهارونه لیراوی را می دید ؛ بهاری که تنها حالا بهارونه را دارد و از زیبایی بهار در این دشت وسع خبری نیست. کمالی که انس و الفتی مثال زدنی با شادروان ایرج شمسی زاده داشت در همان ابتدا اندوه بی پایان خود را نشان داد و با بغضی عمیق در گلو به سراغ غزلهایش رفت . غزل انتظار حکایت تلاشی ست برای رسیدن به آنچه در انتظار آن هستیم .
چه خاشه یار دیرت بو، چه خاشه منتظر ماندن و یاد یار خو رفتن و یاد او فیز خوندن
دو چی می گم که عمر هر کس بی او دو تا زهره اول عشق و دیم در انتظار یار سر بردن
در غزل دوم خود هم بنام «نه قشنگه» اشاره ای دارد به زندگی تکراری و هر روز مردن که افسردگی را به دنبال دارد.
هشیار و خَوردار بوین روز شماری نه قشنگه زندی طَلَوشتی نه خَشه، مُردنِ واری نه قشنگه
در پایان این مراسم هم امراله خدری به عنوان میزبان این مراسم ابتدا با شعر «چقه طهله» یادی از شادروان ایرج شمسی کرد و اما پسینهای لیراوی در چهار فصل زیبایی های خاصی دارد که خدری هم با توجه به همین ویژگی نام شعر خود را «پسین تنگ لیراوی» گذاشته بود که در آن تصویری از لیراوی را به شنونده نشان می داد.
دلم تنگِ ندارِ طاقت دیری و اُو و خاک لیراوی نشسه مرغک طبع مو ری کَنگی خیال پاک لیراوی ، این بیت آغاز شعر پسین تنگ لیراوی ست که حکایت از وابستگی های مردمان لیراوی دارد.
هنی لیراوی و فصل بهارو مهر یارو رقص دواری پسین تنگی تفنگ و اسب و زین و مردل چالاک لیراوی ، که در این بیت نیز خدری به زیبایی های و دل فریبی و عشق بازی های پسین لیراوی اشاره دارد.
و در پایان این شعر هم خدری تمام دارو ندار خود را تقدیم به عاشق لیراوی می کند.
چه داری خدریا غیرا دل و خودکار و کانه دفتر شعری سه تاشون پیشکش سی گندمینه ی مهس سینه چاک لیراوی
در حاشیه:
قایدی فرماندار دیلم هم در این مراسم حضور داشت و در پایان هدایای میزبان را به شاعران داد.
علی حسنی معاون سیاسی فرماندار دیلم، درویشی بخشدار مرکزی و دشتی رئیس اداره ارشاد دیلم هم در این مراسم حضور داشتند.
مانند دیگر سالها این مراسم با استقبال بسیار خوبی روبرو شد.
طولانی شدن مراسم از نقاط ضعف آن بود.
در پایان مراسم به شاعران لوح تقدیر و جوایزی اهدا شد که تعدادی هم نی نصیب ماندند.
حسن دشتی مجری این برنامه بود .
شهرام استواریان با همکاری مهدی ایزدی هم در این مراسم قطعه ای را به یاد زنده یاد ایرج شمسی زاده اجرا کردند. استواریان با تنظیم آهنگ بر روی شعری از محمدجعفر نجدی اجرای بسیار خوبی داشت.
صدای علیرضا آغاجری هم در قسمتی از برنامه خودنمایی کرد .
مرتضی احمدی و روح اله سخاوت منش مسئولیت صدای این برنامه را به عهده داشتند. این دو در اجرایی میدگونی هم همکاری کردند.
هاشم فرید از انجمن هنری دیلم هم در این مراسم حضور داشت و نی نوازی نی هفت بند را انجام داد.
در این مراسم اعضای شورای شهرستان ، شورای شهر و شورای بخش مرکزی دیلم هم حضور داشتند.
مانند سالهای پیش جوانان بسیاری برای انجام این مراسم تلاش کردند تا یکی از شب شعرهای پرطرفدار شمال استان به مرحله انجام برسد.
خیلی زشت بود به بچه های موسیقی لوح تقدیر ندادند
شاعرهای خوب و بزرگسال بلوک لیراوی بودند که دعوت شده بودند و شعر نخوندند
دیگه امراله خدری ثابت کرد که هدف فقط خودشه
در واقع شب شعر امرالله خدری بود نه مردم لیراوی…ضمنا تنها کسی که شعر سیاسی خواند خود امرالله خدری بود و بی حرمتی به بعضی از شعرا که شعر نخواندند و نوازندگان و آوازخوانان که اصلا از آنها قدردانی نشد و شب شعر تماما حالت سوگواری داشت نه بهارونه. پیشنهاد میکنم سال دیگر در سالن عمومی مثلا در دیلم برگزار شود تا جنبه ی خصوصی پیدا نکند که آقای خدری نتوانند در آن دخالت داشته باشند…به هر جهت خوش به حال آقای خدری که طی این چند سال …
همچی عالی بی،سعی کنیم بجای حاشیه از دور قضییه دنبال کنیم،شب شعر یه کاره خیلی دیاریه سی بلوک لیراوی
… بلوک لیراوی
سلام
اقای سعید واقعا معلومه که شما اهل لیراوی نیستید، خوب همچین شب شعری خدایش حسادت هم داره
دست اقای خدری و تیم برگزاری درد نکند واقع اسم لیراوی بالاتر بردن
من که به عنوان یه ادم از بلوک لیراوی بابت این موضوع خیلی خرسندم
ایشالا که همه ساله باشه اقای خدری و سال به سال مراسم بهتر برگزار بشه
لیراوی ای بلوک بی نظیرم کجی تا مِن اوو و خاکت بمیرم
(استاد امرالله خدری)
خداییش سنگ تموم نهادیه سی لیراوی، دهس مریزا
احسنت به اقای خدری که بی وقفه برای ترویج فرهنگ لیراوی تلاش میکند، خدا توفیق روز افزون عنایت کند
سلام
گزارش کامل و خوبی بود، دست شما درد نکند
انشااله به همت خداوند متعال و کوری چشم تنگ نظران،بلوک لیراوی، اقای امرالله خدری و تمامی کسانی که در برگزاری چنین مراسم باشکوه و بی نظیری تلاش کردند، سربلند و پیروز باشند.
ایگم خواهش ایکنم پیشنهاد الکی ندین، پ می چش بی شب شعر که بریم دیلم برگزارش کنیم؟
خو دیلم هم اگر ایتره سیخوش شب شعر بیله، گپ نلازم نزنین جون ختون
امرالله کانوشاد، خدا فقط اجرت بده که ادم بلوک هیچ قدرته نونن، بخدا افتخار لیراوی امراله خدریه
ادم باید سی خدا گپ بزنه، شب شعر افتخاریه سی بلوک لیراوی شما کی ایخین یونه بفهمین
لیراوی ای بلوک خش نشینم کجی تا من اوو و خاکت بمیرم
برگزاری همچین شب شعری، در چنین روستای دور و کم جمعیتی، واقعا کار کسی نمیتونه باشه جز اهل و فرزند واقعی لیراوی
درود بر لیراوی
درود بر اهالی لیراوی
درود بر نبیانگذار بهارونه لیراوی
درود بر کسی که خواند:
لیراوی در حماسه روزگاران
لیراوی بلوک بی نظیرم
در محضر لیراوی
پسین تنگ لیراوی
درود بر امرالله خدری فرزند لیراوی…
ممنون
واقعا همه چی عالی بود…
ایشالا که هر سال بهتر بشه
قطعا نواقص و کوتاهیهایی بود ولی من حیث المجموع کار خوبیه و باید از دست اندرکارش تشکر و قدردانی کرد چون دایر کردن همچین شب شعرهایی کار هر کس نیست
قطعا نواقص و قصورهایی داشت ولی من حیث المجموع کار خوبی است ک باید از دست اندرکاراش تشکر و قدردانی کرد برپایی اینگونه شب شعر و گرد هم اوردن این شاعرهای محلی و استانی کار هر کس نیست
تمام این کامنت ها کار یک نفره . از ادبیاتش معلومه
سلام
نسبت به سال قبل فضا و امکانات بهتر بود، ولی شعرها سال قبل دلچسب تر بودن
شاید هم بخاطر حضور استاد شمسی زاده بود
یادش گرامی…
با سلام خدمت شما عزیزان، وتشکر از گزارشگر عزیز،که تقریبا گزارش کاملی رو مرقوم فرمودند..
و تشکر مخصوص از برگزار کنندگان بهارونه لیراوی که واقعا کار بزرگی کردند، مطمئناً عیب و نقص هایی داشت، که امیدبه رفع آنها در سالهای آتی هستیم.. و تقدیر از شاعران و هنرمندانی که اجرای برنامه فرمودند..
و دست آخر، یه تقدیر از حاضرین در مجلس، که افتخار دادند و قدم رنجه فرمودن.. و دعا برای برقراری و پایداری، بلوک سرفراز لیراوی
درودبرمردم پرتلاش لیراوی ومردم بنه احمد………
درودبرمردم پرتلاش لیراوی ومردم بنه احمد……..
عالی بود.
سلام.میشه به مهران خدری بگید دوستش احمد بدجور دنبالشه/؟…………۰۹۳۳۵۹۷۳۱۳۲