یاران سبز _ محمد احمدزاده : وقتی چهره چهار تیم صعود کنند به مرحله پایانی زیر گروه لیگ برتر کشور مشخص همه تماشاگران و علاقه مندان بدنبال دیدن فوتبال زیبا بودند اما در این بین همه چیز به چشم آمد به جز فوتبال زیبا، در روز نخست رقابت ها تیم های مس رفسنجان و شاهین بروجرد همراهانی را با خود به گناوه آورده بودند تا تیم های خود را حمایت کنند اما با شروع مسابقه مسابقه کوچکترین برخورد بازیکنان رفسنجان با بروجردی ها صدای فحاشی و الفاظ رکیک تماشاگران بروجرد را در پی داشت این موضوع با تذکر ناظر هم رو به رو شد ولی آنها به ناظر هم توجه ای نکردند و تماشاگران دو تیم با فحاشی و الفاظ رکیک پاسخ یکدیگر را تا پایان بازی دادند که در رده سنی نوجوانان جای تاسف داشت.
در روز دوم در بازی اول ایرانجوان و مس رفسنجان اتفاقات زیادی رخ داد، درگیری لفظی یوسف چوبینه مدافع ایرانجوان با مهاجم مس به درگیری فیزیکی منجبر شد که ضربه او به بازیکن مس از دید کمک داور پنهان نماند و با کارت قرمز از زمین مسابقه اخراج شد؛ این اخراج اعتراض کادر فنی ایرانجوان را به همراه داشت .
قضاوت نه چندان خوب تیم داوری بارها باعث اعتراض کادر فنی ایرانجوان شد.
در بین دو نیمه فحاشی تماشاگران مس به بازیکنان ایرانجوان باعث درگیری لفظی بین تماشاگران و همراهان ایرانجوان با رفسنجانی ها شد که با دخالت افراد حاضر بر روی سکو غائله ختم بخیر شد.
یک پرچم به نشانه آفساید برای انفجار ورزشگاه کافی بود، مهاجم ایرانجوان بعد از فرار از تله آفساید دفاع مس با پرجم کمک اول متوقف شد این پرچم اعتراض شریفی سرمربی ایرانجوان و کادر فنی را به همراه داشت و یکی از هوادارن هم از سکو به درون زمین آمد تا با داور درگیر شود. از این لحظه به بعد زمین بازی به رینگ تبدیل شد و زدو خورد بازیکنان منجر به مصدومیت چند بازیکن هم شد که یکی از بازیکنان با دنده های شکسته به بیمارستان منتقل شد. این درگیری و ضد و خورد باعث توقف چند دقیقه ای بازی شد. زمین بازی از مسئول و غیر مسئول ، تماشاگر و تماشاگرنما پر شد تا علامت سئوالی بزرگ برای فوتبالی به وجود آید که آن را رده نوجوانان می نامند و باید در آن اخلاق درس داده شود.
بازیکنان نوجوان ایرانجوان که با چشمانی اشکبار زمین را ترک می کردند گفتند تیم داوری و تماشاگران رفسنجانی را عامل تشنج در این دیدار می دانستند.
در بازی دوم که بین دو تیم امید گناوه و شاهین بروجرد انجام شد همه چیز خوب پیش رفت تا در لحظات پایانی خطای پنالتی به سود بروجرد اعتراض کادرفنی امید را به همراه داشت. بعد از گل شدن توپ یک هل دادن ساده استارت درگیری ها را زد. تماشاگران بروجردی ، بازیکنان و نیمکت نشیان به زمین ریختند و از آن سو هم تماشاگران گناوه ای وارد زمین شدند تا صحنه های فراموش نشدنی از ضد فوتبال شکل گیرد. در گیری در زمین به حدی شدید بود کمتر کسی را بدون چوب و یا دیگر وسیله می شد در زمین دید.
وسایل پرش و مانع های دومیدانی هم در کنار پیست تغییر کاربری داده شد و به اسلحه سرد بروجردی ها تبدیل گشت و فوتبال جای خود به سنگ داد و در این میان یوسف عبدالهی گر چه ابتدا به منظور میانجیگری به زمین آمد ولی وقتی شدت درگیری را دید و با توجه به اینکه کادر فنی امید اعتقاد داشت داور در اعلام پنالتی اشتباه کرده است با داور وسط درگیر شد.
در این میان عده ای آمده بودند تا از این فوتبال لذت ببرد، تعدادی هم شاید سالی یکبار گذرشان به استادیوم نمی خورد و این عامل باعث شد به درون زمین بروند و در این هیایو حضور داشته باشند که همین امر درگیری را شدیدتر و از کنترل خارج ساخت.
بازیکنان و کادرفنی بروجرد که آرام کردن آنها آسان نبود با سنگ های خود تماشاگران و افراد حاضر در زمین را فراری دادند به نوعی که هیچکس نمی توانست به آنها نزدیک شود، سنگ های آنها سر و صورت چند نفر از تماشاگران را خونین کرد و میز و شیشه های هیات فوتبال گناوه هم از حمله در امان نماند و شکسته شد. خونین شدن سر منوچهر امیری رئیس هیات فوتبال هم حاصل حوادث تلخ این دیدار بود .
تماشاگران گناوه ای که از این حرکات بروجردی ها برافروخته بودند حاضر به ترک ورزشگاه نبودند تا با آمدن ماموران نیرو انتظامی بازیکنان و کادرفنی تیم بروجرد را از ورزشگاه خارج کردند.
بنظر می رسد باید شرایط مسئولین تیمهای پایه بیشتر مورد توجه هیات های فوتبال و فدراسیونها قرار گیرد.
در پایان، این درگیری ها را باید به پای مسئولین تیمها و دیگر عوامل برگزاری یک فوتبال نوشت، این عوامل باعث شده اند که نوجوان کنترل خود را از دست بدهد و به سویی کشیده شود که با نفس ورزش در تضاد است.
شماره ۲خیلی گناه داشت بد زدنش
با سلام
وقتی کل کادر فنی یک تیم همه جوانان کم سن و سال هستند، عقل حکم میکنه کنه حداقل یک یا چند نفر با تجربه در کنار اونها حضور داشته باشه تا از حرکت تیم در مسیر غلط و ضد اخلاق جلوگیری کنن.
ترکیب دو تیم بوشهری رو که نگاه کنید متوجه میشید که این دو تیم اصلا نه ایرانجوان بودن و نه امید، دو تیم منتخب از مجموعه نوجوانان بوشهر تشکیل شده بود (این امر خودش جای بحث داره، کمکی گرفتن در حد ۲ تا ۳ بازیکن با اینکه کل تیم رو از جمع آوری بازیکنای تیمای دیگه بچینی خیلی فرق داره). باید دید هدف از تشکیل تیمهای پایه چی هست. آیا هدف فقط رفتن به لیگ برتر هست یا اینکه این صعود به لیگ برتر باید حاصل بازیکن سازی و کار پایه ای باشه؟ آیا اینکه هدف رو فقط و فقط رسیدن به لیگ تعریف کنیم و در این راه نه تنها بازیکنای اصلی نوجوانان تیمها به بدترین نحو کنار گذاشته بشن بلکه کلیه اصول اخلاقی هم زیر پا گذاشته بشه کار درستی هست؟ اصلا هیچ به این اصل مهم در فوتبال پایه توجه کردیم که لذت برد و قهرمانی با زحمت کشیدن در طول فصل و ساختن و بالا بردن یک تیم واقعی معنی پیدا میکنه. در حقیقت هدف از تشکیل تیمهای پایه، آموزش نظم انظباط تیمی، اخلاق مداری و تربیت بازیکنان کوشا، فوتبال دوست، با اخلاق و با کیفیت فنی بالا هست. با این خط مشی هست که تیمهای اروپایی از نعمت بازیکنانی تا اون سطح حرفه ای و اخلاق مدار برخوردار هستند. غیر از این باشه اصلا تشکیل تیمهای پایه و برگزاری لیگ اون اصلا ضروری به نظر نمیرسه. این اتفاق بخصوص برای تیم ریشه داری چون ایرانجوان بوشهر با حضور مردان با تجربه فوتبال استان همچون برادران چایبخش در هیئت مدیره این تیم بسیار دور از انتظار مینمود. براستی بازیکنانی که اینچنین وحشیانه و غیر انسانی در مستطیل مقدس سبز فوتبال به جان هم میوفتن چه آینده ای رو میتونن برای فوتبال کشور رقم بزنن. به اعتقاد بنده فدراسیون فوتبال باید با تشویق تیمها به بازیکن سازی چه در بعد اخلاق و چه ابعاد فنی بر عملکرد تیمهای پایه نظارت سختگیرانه داشته باشه و با اتفاقات اینچنینی برخوردی سختگیرانه در سطح مدیران تیمها داشته باشه و همچنین از تشکیل تیمهای کلنی اینچننینی با وضع قوانین محکمتر جلوگیری کنه تا سرمایه های فوتبالی این مرز و بوم اینچنین به بیراهه نروند و تا بشود آینده ای بهتر با تربیت نسلهای آتی حرفه ای تر برای فوتبال کشور فراهم نمود.