
یاران سبز_مرتضی خضری: شورای شهر گناوه در دوره چهارم خود چالشهای عجیبی را پشت سر گذاشته است. از عزل و نصبهای مداوم شهرداران گرفته تا تغییر ناگهانی اعضای شورا، در این شورا بیش از هر زمانی کلمه استیضاح شنیده شد و کارهایی انجام شد که نارضایتی عمومی را به دنبال داشت. در این شورا افزایش ۵۰۰ درصدی حق انشعاب آب و فاضلاب شکل گرفت، در این شورا دکلهای برق تا دل شهر پیش رفتند، در این شورا شهردار انتخاب شد ولی بر صندلی ننشت و اتفاقاتی را به دنبال داشت که پای وزارت کشور را هم به شورای شهر گناوه باز کرد و بالاخره این شورا شهرداری را انتخاب کرد که هیچ برنامهای بر روی میز شورا قرار نداده بود.
با تمام این مسایل وقتی آبها از آسیاب افتاد و حکم احمد طاهری امضا شد قند در دل خیلیها آب شد و طاهری که بدون طرح و برنامهای از پیش تعیین شده آمده بود تنها با اکتفا به شعار تغییرات زیربنایی(اصلاح ساختار اداری) پا به درون شهرداری گذاشت. طاهری فرصتی شش ماه را برای این تغییرات طلب کرد و در این بین سکوتی معنادار برای حمایت از دکتر مدیریت حاکم شد. شهردار با گماردن علی دشتی در حراست شهرداری تخلفاتی را از پروندههای بایگانی شده بیرون کشید که در همگی حق و حقوق شهر و شهرداری نادیده گرفته شده بود و همین پرونده های قطور باعث شد تا شهرداری در میان چشم غرههای تاوان پس دادهها گیر کند. طاهری در کنار واکاوی در پروندههای درون شهرداری در کوچهها عملیاتی را آغاز کرد که به «نهضت آسفالت» معروف شد و شهردار به آن نهضت به عنوان یک برگ برنده نگاه میکرد ولی آن واکاوی و این نهضت به دلیل نبود نیروی متخصص و متعهد در نیمههای راه متوقف شد.
مهمترین دلیل توقفهای ناگهانی را باید در نگاه طاهری جستجو کرد. دکتر تیمی را برای خود برگزید که گزند همان تیم بر پیکر شهرداری زخم انداخت و طاهری نتوانست نقشههای خود را تکمیل کند.
تیمی که قرار بود دست راست طاهری شوند با معادلاتی سیاسی در کنار شهردار ایستادند و نگاهی عمیق به پستهای کلیدی داشتند، ولی وقتی دستشان را کوتاه از پستهای سیاسی دیدند دو پایش را ندانسته در یک کفش کردند تا استاندار را خم کند تاوان این کار بنبستی بود که شهردار در آن گرفتار شد و بالاخره روزی که باید نگران شد از راه رسید.
بعد از نوروز ۹۵ توقف در تمامی کارهای مربوط به شهرداری آغاز شد و شهرداری درگیر روزمرگی گردید. تقابل شورا و شهرداری صدایش از درون اتاق شورا به بیرون درز کرد و حالا آرام آرام موج مخالف صدای خود را بلند میکند. طاهری پژواک صدای انتخابهای خود را حالا میشنود.
بنظر میرسد شورا و شهردار در تقابلی ناخواسته قرار گرفتهاند. آیا دلیل این رویارویی را باید نتیجه واکاوی در همان پروندههایی دانست که سالها در راهروهای شهرداری دست به دست شده بود و یا فشار افکار عمومی و مطالبات انباشته شده باعث رسیدن به این نقطه شده است.
آیا یک خانهتکانی میتواند بار دیگر دکتر را در صندلی خود میخکوب کند؟