امروز: ۲۰ آذر ۱۴۰۲

«کنار حوض الفبا» زیر تیغ منتقدان

یاران سبز_ مرتضی خضری: کورش خواجوی با کتاب شعر «کنار حوض الفبا» حالا شناخته‌تر از پیش شده است. نویسنده این کتاب در مقابل گروه منتقدانش ایستاد تا بیش از پیش با نگاه خواننده و منتقد در مورد کتاب «کنار حوض الفبا» آشنا شود. حسین جلال‌پور چهره فعال ادبیات گناوه که سال نود و پنج را با برنامه‌های مختلف آغاز کرده بود برنامه نقد شعرهای کورش خواجوی را انجمن آدینه ادبی گناوه تدارک دید. در این نشست سعید محمدحسنی، عبداله رئیس و مسعود کبگانی شعرهای شاعر دیلمی را مورد نقد قرار دادند.

گزارش این نشست به قلم مهدی بیات‌نسب

کورش خواجوی شاعر دیلمی بالاخره کتاب شعر خود را با نام «کنار حوض الفبا» منتشر کرد و خیلی زود خود را در مقابل منتقدین قرار داد. نقد-کتاب-شعر«کنار-حوض-الفبا»

مسعود کبگانی از اعضای فعال انجمن آدینه ادبی گناوه اولین منتقد کتاب «کنار حوض الفبا» در این نشست بود. کبگانی بحث خود را با غیر حرفه‌ای خوندان انتخاب چهار شعر کلاسیک در پایان کتاب آغاز کرد. کبگانی گفت: شعرهای بلند شاعر موفق‌تر از شعرهای کوتاه هستند. با مرور شعرها به دنبال این بودم که استقلال در زبان شاعر را ببینم ولی آقای خواجوی تنها ادای شاعر مدرن ابتدایی ( مدرنی که قبل از فروغ اتفاق می‌افتد) را در آورده است. انتظار این است پس از این به سمت زبان حرکت کند. رئیسی

عبداله رئیسی هم از منتقدان کتاب خواجوی بود که در این نشست حضور داشت. رئیسی ابتدا گفت: استفاده از کلمات «آبشار و دار» در شعر سوم یا در شعر دیگر کلمات  «گریه نکنم»، «خنده نکنم» و «نَبُرم» نشان می دهد شاعر درگیر قافیه اندیشی بوده است و در شعر شماره پانزده از طریق سه عنصر (خورشید، ماه و ستاره) در صدد ایجام فرم است. در شعرهای شماره بیست و بیست و سوم  هم همین روال وجود دارد، حیف است در شعر سپید شاعر درگیر این موضوعات شود.

رئیسی در ادامه بیان داشت: آقای خواجوی باید مرز خودش را با شعر ساده نویسی پر رنگتر کند. شعرهای ساده نویس که متاسفانه در دو دهه اخیر رایج شده‌اند و شخصیت هنری را از شعر گرفته‌اند نمی‌توانند به ایجاد واژه کمک کنند.

در شعر آقای خواجوی بین «مرگ و زندگی»، «پاییز و زمستان»، «قفس و پرواز» و «کودک و مادر» درگیری‌هایی به وجود آمده است ولی درگیرها ناقص‌اند و در خودشان تمام می‌شوند. البته این دو گانگی‌ها در آثار نویسندگان بزرگ هم دیده می‌شوند. مثلا در «بوف کور» اثر صادق هدایت بین «زن اثیری و زن لکاته» یا در شعر شاملو و دیگران هم دیده می‌شود. آقای خواجوی باید با عناصر شعر خود بیشتر درگیر شود تا درشعرهای بعدی تضاد و چالش‌های شاعرانه بیشتری داشته باشد.سعید-محمد-حسنی

سعید محمدحسنی شاعر و منتقد بهبهانی ابتدا از فضای موجود قدردانی کرد و گفت: اگر می‌خواهیم به شاعر کمک کنیم باید در فضای دوستانه و بدون تعارف نقد کنیم. این قبیل جلسات در بعضی جاها بیشتر جنبه تمجید از شاعر را دارد و این نمی‌تواند راه گشا برای شاعر باشد. اگر ۲۰ سال پیش چنین جلسه نقدی برای کتاب شعر من برگزار می‌شد و مسایل آینده و پشت سر به من گفته می‌شد کمک شایانی بود که من از آن برخوردار نشدم. محمدحسنی در ابتدای نقد خود گفت: عدم انتخاب نام برای شعرها از ضعف این کتاب است. نام تا جایی مهم است که جز ساختمان شعر می‌تواند باشد. این منتقد بهبهانی بیان داشت: ساده نویسی در شعر را باید کنار بگذاریم و خود را به خط مقدم نزدیک کنیم جایی که کلمه ساخته و به خورد جامعه داده می‌شود. هنرهای زیادی هستند که با کلمه و زبان در ارتباط هستند مانند نمایش نامه‌نویسی، فیلم نامه‌نویسی ، ادبیات داستانی که برای خود دنیایی دارد و دیگر هنرها اما اعلی درجه برخورد با زبان در شعر اتفاق می افتد. زبان اساسا معنا زاست  و شاعر جلودار زبان است و در آن جلو زبان فارسی را گسترش می‌دهد، همیشه کارش قشنگ نیست ولی اوست که کلمات را می‌سازد و وارد جامعه می‌کند. در شعر آقای خواجوی گر چه سادگی وجود دارد ولی در زمره ساده نویس‌ها نیست و نگاهش به سمت ساده نویسی نیست.

به قول دکتر شفیعی کدکنی در کتاب «صور خیال» استفاده و تکرار زیاد از یک کلمه باعث اشباع شدن آن می‌شود و دقیقا کار اول و آخر شاعر جلوگیری از اشباع شدن است.

شاعر باید تولید کلمه کند و در صورت استفاده از کلمات معمولی و مورد استفاده عوام کار یک مقاله نویس را انجام داده است و به این می‌گویند شاعر ساده نویس، شاعر باید حمله کند و کلمه تولید کند، شاعر باید جسور باشد.

در پایان این نشست چند نفر از حاضرین هم نظرات خود را بیان کردند.

خواجوی در پایان این نشست از تمامی حضار تشکر کرد.

پست های مرتبط

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *