جواد مرشدی: اوایل سال گذشته بود که سند همکاری جامع ایران و چین معروف به توافق ۲۵ ساله در دولت روحانی به امضاء دو کشور رسید، صرف نظراز بحث های پیرامونی این توافق که انتقادات گسترده ای را در پی داشت دی ماه همان سال با سفر وزیر خارجه کشورمان به چین، این قرارداد به جریان افتاد. حالا امروز رئیس جمهور کشورمان برای عملیاتی شدن این تفاهمنامه به دعوت همتای چینی خود “شی جین پینگ ” وارد چین شد، در این سفر سه روزه وزرای خارجه، اقتصاد، راه و شهرسازی، نفت، جهاد کشاورزی، صمت، رئیسکل بانک مرکزی و علی باقری مذاکرهکننده ارشد کشورمان رئیسی را همراهی میکنند. این سفر در حالی انجام می شود که به زعم برخی ناظران ، پس از موضع گیری اخیر رئیس جمهور چین در مورد جزایر سه گانه، آینده توافق ۲۵ ساله در هاله ای از ابهام قرار گرفته بود. «خبرآنلاین» در گفت و گو با هادی حق شناس استاندار گلستان در دولت دوازدهم به بررسی دستاوردهای احتمالی این سفر در حوزه داخلی پرداحته است.
در ارتباط با سفر آقای رئیسی به چین، چه دستاوردهایی برای ایران متصور هستید؟
بعد از استقرار دولت سیزدهم توجه به همسایه ها و خصوصا همسایه های شرقی بیشتر شد، گرچه در دولت قبلی سند همکاری ۲۵ ساله با چین مطرح و تفاهمنامه امضاء شد، اما شعار این دولت بیشتر توجه به همسایه شرقی بوده است. به نظر می رسد بعد از آن سفری که آقای شی جین پینگ به عربستان کرد و در اجلاس کشورهای خلیج فارس شرکت کرد و اظهار نظری که در مورد جزایر ایرانی انجام داد این سفر می تواند بسیار پر اهمیت باشد.
از این رو اول باید دید بعد از ۱۸ ماه این سفر چه دستاوردهایی برای ایران خواهد داشت و دوم اینکه به هر حال ما بخش قابل توجهی از نفت مان را به چین می فروختیم که بعد از تحریم روسیه توسط غرب، الان روسیه تقریبا بخش عمده نفت خود را با قیمت های پایین به چین می فروشد. انتظار داخلی این است که در روابط اقتصادی ایران با چین و این تکیه و تاکیدی که بر روابط با شرق در این ۱۸ ماه گذشته شد دستاوردهایی برای ایران داشته باشد. این دستاوردها می تواند سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز باشد و یا سایر پروژه های زیر ساختی دیگر. انتظاری شکل گرفته که این روابط در حوزه افزایش سرمایه گذاری، روابط راهبردی باشد .
به سرمایه گذاری اشاره کردید، با توجه به اینکه چندی پیش ایران به عنوان ناظر پیمان شانگهای پذیرفته شد آیا این سفر، کشور ما را از مزایای طرح بزرگ چین تحت عنوان یک راه یک جاده بهره مند خواهد کرد؟
پس از استقرار دولت سیزدهم و اتخاذ سیاست نگاه به شرق این دولت، انتظاراتی شکل گرفته که از توسعه روابط با شرق بجای غرب آیا آن چه مد نظر است اتفاق خواهدافتاد یا خیر. باید دید چین به چه چیز منطقه نیاز دارد و ما به چه کالا و خدماتی نیازمند هستیم.
به طور قطع اولویت نیاز چین، انرژی است
بله چین به انرژی این منطقه از غرب آسیا نیاز دارد، آنچه که ما نیاز داریم این است که در بخش هایی به هر دلیلی تاکنون سرمایه گذاری کافی انجام نشده است سرمایه گذاری شود و سرمایه وارد ایران بشود. این ذهنیت که در ذهن ما وجود دارد در مورد اینکه همه کالاهای چین معیوب و بنجل است، باید کنار بگذاریم، چرا که چینی ها امروز با کالاهای خوب و با کیفیت خود بازار آمریکا و اروپا را گرفته اند و این در حالی است که تجار ما کالاهای خوب را انتخاب نمی کنند. هم نیاز ما مشخص است و هم نیاز چین اما یک نکته را نباید فراموش کنیم و آن این است که حجم تجارت ما با چین نسبت به حجم کل تجارت کشور شاید معادل یک چهارم و یا یک سوم بشود ولی این عدد در حجم تجارت چین نسبت به کل تجارت خودش کمتر از چند واحد درصد است، لذا آنقدر که تجارت با چین برای ما اهمیت دارد برای چین به این اندازه پر اهمیت نیست.
چرا ، مگر آنها به دنبال منابع انرژی نیستند؟
چون «درصد» دو کشور متفاوت است. این نکته را به این دلیل ذکر کردم که در واقع همه کشور ها متناسب با سهم ارزش تجارت با کشور های دیگر سیاست های مبادلاتی خود را تنظیم می کنند. ما باید از این فرصت ها استفاده کنیم و در عین حال موازنه کشور را نیز به هم نریزیم. در جهان هیچ کشوری یک بعدی با کشورهای دیگر ارتباط ندارد. بهعنوان مثال عربستان هم با آمریکا و هم با روسیه و چین یا حتی اروپا در مبادلات خود توازنی برقرار کرده ولی متاسفانه ما یا به این سمت و یا به آن سمت غش می کنیم. اگر توازن روابط ایران با همه کشورها برقرار شود ما می توانیم حداکثر منافع ملی را برای کشور تامین کنیم.
اگر چه از دیر باز با چین رابطه سنتی داشته ایم ولی با توجه به موضع گیری های اخیرآنها شما چین را شریک قابل اعتمادی برای ایران می دانید؟
بهنظر من آن چیزی که قابل اعتماد است منافع است، اگر ما منافع چین را تامین می کنیم آنها نیز باید منافع ما را تامین کنند. آنچه که امروزه در دنیا راهبرد است این است که نه هیچ دوستی دائمی است و نه هیچ دشمنیای.آن چیزی که دائمی است منافع است، اگر ما بتوانیم انرژی مورد نیاز چین را تامین کنیم او نیز سرمایه مورد نیاز ما برای بخش هایی که نیاز به سرمایه گذاری دارد تامین می کند، این راهبرد و منافع را سیاست های ما مشحص می کند. اگر ما همه تخم مرغ هایمان را در ارتباط با یک کشور استفاده کنیم شاید در کوتاه مدت نفع ببریم ولی در بلند مدت اگر آن کشور بداند که جز او کشور دیگری نداریم که ارتباط داشته باشیم، حتما هزینه این روابط را افزایش خواهد داد. یعنی ما باید همان قدر که اهمیت برای رابطه تجاری با چین قائل می شویم برای بقیه کشورها هم قائل شویم. ممکن است این رابطه در مقاطعی با فراز و فرود همراه باشد، ولی این اشکال ندارد و اشکال زمانی است که ما فقط به یک بخش دنیا نگاه کنیم و بخشی از دنیا را در مبادلات تجاری مان قرار ندهیم.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲