فروزان آصف نخعی: نتایج سیاست یکدست سازی قدرت به خوبی آشکار شده است: نوسانات شدید اقتصادی بویژه دلار ۵۴ هزار تومان؛ اگر اعتراضات ابتدای پاییز نبود، شاید به صورت شدیدتری در شرایط کنونی با آن مواجه می شدیم. اعتراضاتی که پیامدهای سنگین آن همراه با ایجاد تهدید از سوی کشورهای غربی همراه شده است. تا جایی که تغییر حکمرانی، با توجه به اظهارات اخیر نمایندگان مجلس، احتمال تغییرات گسترده را محتمل می کند.آخرین خبر که وضعیت را برای مخاطبان خبرآنلاین بسیار شگفت آور کرده بود،ناتوانی دولت برای رفع مشکلات بر سر انتقال محموله بزرگ کود شیمیایی حوزه کشاورزی بود که با اقدام دبیرکل حزب موتلفه محموله بزرگ آزاد و به ایران ارسال شد. این خبر هنوز از سوی دولت رد نشده است اما معنای این حرکت دولت چین چه می تواند باشد و نگاه پکن به دولت ایران با چنین روشی قابل توجیه است؟ اگر این گونه باشد آیا می توان گفت نظریه «یکدست سازی قدرت» در حوزه خارجی با متحدان جمهوری اسلامی ایران نیز دچار خدشه جدی شده تا جایی که دولت یکدست قادر نیست به اندازه نفوذ حزب موتلفه، کالاهای خریداری شده خود را به ایران منتقل کند؟
اما پرواضح است که در حوزه داخلی نیز اکنون دولت سرگردان است: در آستانه عید نوروز، دلهره هر روز خانواده ها در هر قشری، عدم مواجهه با قیمت جدید در هر بامداد و آغاز به کار روزمره است، دولت هنوز برای این نگرانی ها راه حل جامعی ارائه نداده است. روزی نیست که از سفره مردم کالایی حذف نشود. همین موارد باعث شده تا پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرامش خطاب به رئیس جمهور در ارتباط با وضعیت اسفبار مردم سیستان و بلوچستان نوشت: «شما قرار بود دولت انقلابی باشید! پس چی شد اون عشق آتشین؟»
این تنها پرویز پرستویی نبود که با نوشته خود می خواست زخم درون جامعه را به نمایش بگذارد. روزنامه سازندگی هم با تیتر «طغیان گوشت» به این وادی قدم گذاشت. شاید سردبیر این روزنامه گمان نمی کرد تیتر «طغیان گوشت» که هرکیلو به بیش از ۵۰۰ هزار تومان رسیده، روی اعصاب برخی مسئولان در هیات دولت رئیسی رژه برود تا آن جا که حکم توقیف روزنامه تحت مدیریتش را بدهند. به گزارش رسانه ها «بر اساس تصمیم هیات نظارت بر مطبوعات و به استناد «تبصره دو ماده (۵) و بند یازده ماده (۶) قانون مطبوعات» روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران سازندگی توقیف شد.»
حالا رئیسی جمهوری که دغدغه و وعده اصلی اش در رقابت انتخاباتی حل مشکلات اقتصادی بود و تکه کلام «آقا ناهار خورده اید» آن مورد توجه بسیاری قرار گرفته، با توقیف و بیکار شدن برخی از روزنامه نگاران در این شرایط وخیم اقتصادی به اصطلاح «نان» بعضی ها را آجر کرد آن هم در ماه پایانی سال و در آستانه عیدنوروز. با این همه بنابر روایات متواتر، که بر صداقت آقای رئیسی تاکید شده، حال اگر بخواهیم خودمان را جای آقای رئیسی رئیس جمهوری بگذاریم، که با طعنه به دولت روحانی گفته بود «خدا رحم کرد ما رئیس جمهور نشدیم که دلار بشه ۵ هزار تومن_(فیلم)». بی تردید آیا این روزها او روزی ده ها بار پیش خود زمزمه نمی کند که ای کاش چنین موضوعی را بر زبان نمی راندم؟
سوال اساسی آن است که اکنون رئیس دولت تا چه اندازه با پیامدهای ناخواسته تصمیمات و سیاست هایش روبه روست؟ «در خوشبینانهترین حالت شایدافزایش حداقل حقوق بتواند نصف هزینههای افزایش یافته را جبران کند؛ به عبارتی دریافتی کارکنان دولت در سال آینده، به لحاظ قدرت خرید حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد کمتر از سال جاری خواهد بود». اما اکنون با افزایش قیمت دلار به ۵۴ هزار تومان ناظران سیاسی بر این اساس برای فرودستان در حوزه کارگری وضعیت بدتری را پیش بینی می کنند. از نظر برخی پیش بینی ها، بدون برجام نرخ دلار در سال ۱۴۰۲ سربه فلک خواهد کشید؛ با این روند آیا به سرعت تا ۱۰۰ هزارتومان افزایش خواهد یافت؟ در آن شرایط سیستم عصبی دولت چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا در ارتباط با پدیده های غیرمترقبه، مانند آنچه بر سر مهسا امینی آمد، و همچنین آن گونه که عباس عبدی روزنامه نگار می گوید «توقیف سازندگی از آثار عصبانیت است. با عصبانیت ارز و گوشت و… ارزان نمیشود. » قرار است چنین رویه ای در دولت پیگیری شود؟
از این رو ریشه عصبانیت دولت را می توان در گفته های روح الله حضرت پور طلاتپه نماینده مجلس مشاهده کرد. او می گوید: «آخرین باری که از این تریبون (مجلس) در خصوص وضعیت بحرانی کشور و ضعف کابینه نابلد هشدار دادم ارزش پول ملی دو برابر امروز بود، اما امروز به سبب بی توجهی و ناکارآمدی مجموعه مدیرانی که خود را ناجی محرومان میدانستند اعتبار و اعتماد ملت به توان کشور برای برون رفت از وضعیت فعلی را خدشه دار کرده است…آقای رئیس جمهور امروز باید واقعا دلواپس معیشت و متاسفانه حتی یک وعده غذای این ملت بزرگ باشیم تورم طوری در این کشور یکه تازی میکند که کار از شکاف و دره و گسل طبقاتی گذشته و کمر صاحبان اصلی این انقلاب یعنی مستضعفان، کارگران و حتی کارمندان را خم کرده است، بازنشستگان را چه بگویم که بسیار شرمنده آنها هستیم…مگر نه اینکه این ملت به آقای رئیسی اعتماد کرد تا درگیری مردم با رانتها و دلالان خودرو پایان یابد مگر نه اینکه قرار بود افزایش قیمتها با افزایش هر روزه نرخ ارز پایان یابد و آرامش و آسایش به زندگی مردم بر گردد و درمار روزگار ابر بدهکاران و رانت خواران درآید.»
اما گویی نه هشدار نخبگان، و نه نیروهای سیاسی اعم از اصولگرایان و اصلاح طلبان، درباره عملکرد دولت آقای رئیسی و ناکارآمدی آن، حاصلی به همراه نداشته است. زمانی قرار بود کابینه دولت رئیسی به دلیل عدم کارآمدی اصلاح شود. در این باره نایب رئیس مجلس شورای اسلامی نیز بر ضرورت تلاش بیشتر وزرای دولت سیزدهم در حل مشکلات مردم در حوزههای مختلف تاکید کرده و گفته بود: «استیضاح ۹ وزیر حداقل با امضای ۱۰ نفر از نمایندگان روی میز هیئت رئیسه است.» اما آیا به دلیل یکدست بودن قدرت، نمایندگان از اراده ای برای فشار به دولت برای اصلاح امور برخوردارند؟
جعفر قادری عضو کمیسیون سازمان برنامه و بودجه پاسخ روشنی به این سوال داده است؛ «اساسا موضوع استیضاح وزرا با توجه به انتخابات سال آینده منتفی است.» با این همه این سعیدی نماینده مردم چابهار بود که برای رسیدگی به نابسامانی حاضر « عملکرد دولت در حوزه اقتصادی و معیشتی را قابل قبول » ندانست و گفت : « این واقعیت است اما این مماشات و همراهی ها مجلس با دولت قرار نیست ادامه پیدا کند … اگر شرایط اقتصادی همین گونه ادامه داشته باشد طرح سوال از رئیس جمهور را امضا می کنیم اما فعلا بنایی برای امضا نداریم.» با این وضعیت تا چه اندازه می توان انتظار داشت که مردم به شرایط اداره کشور، معترض نباشند و با رضایت تمام اعلام کنند: متشکریم آقای رئیسی. آیا یکدستی قدرت با دلار۵۴ هزارتومانی اصل یکدستی قدرت را با چالش مواجه نکرده است؟ آیا ادامه چنین وضعیتی می تواند حداقل به سوال از رئیس جمهوری منتهی شود آن هم در شرایطی که قالیباف رئیس مجلس به صراحت تاکید کرده «دشمن بر «معضل اقتصادی» کشور سوار شده» و برای مقابله با آن «باید نحوه حکمرانی مان را «تغییر» بدهیم». آیا تغییر حکمرانی به تغییرات اساسی در دولت رئیسی منتهی می شود؟
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۶