امروز: ۰۹ فروردین ۱۴۰۳

نگاهی کوتاه به شکل گیری روستاهای بینک و چاه شور

نوشته‌های غلامرضا کرمی کمک بی‌پایانی است برای رسیدن به دلیل شکل گیری روستاها، بر آنیم تا روستاها را با کمک شما بهتر معرفی کنیم و به تاریخی برسیم که کم کم داشت به تاریخ سپرده می‌شد.
نگاهی کوتاه به شکل‌گیری روستاهای بینک و چاه شور
به زودی با عکس‌های روستاها به روز می‌شویم

نزدیک به دو سال  است که در حال نوشتن تاریخچه روستاهای  منطقه   هستم  و  به اکثر روستاهای شهرستان‌های گناوه و دیلم  به طور مختصر و گذرا پرداخته‌ام .  هدف از درج  این مطالب در سایت   استفاده از نظر، پیشنهاد و نقد دوستان  به منظور تکمیل   مطالب هستم . در این قسمت  به روستاهای بینک و چاه شور می‌پردازیم .
گله‌ای می‌چرد و صدای زنگلش زنگ از دل‌ها می‌زداید. از یک طرف کوه‌ها، دره‌ها، اشکفت‌ها و غارهایی که زندگی را با طبیعت خشن و وحشی گره زده است و از طرف دیگر نزدیکی به دریا و دست و پنجه نرم کردن با موج‌های سرکشی که دلها را دریایی می‌کند. صدای هیاهوی شبانان که در کوه می پیچد انعکاسش بانگی است که به خودشان برمی گشت و گویا به همین مناسبت این مکان را بانگ، بنگ و بعدها بینک نام گذاشتند. زندگی مردمان منطقه بینک چنان برپایه دامداری می‌چرخید که زندگی در کوه و اشکفت ها را بر زندگی در خانه‌های خشتی روستاهای واقع در دشت ترجیع می دادند اشکفت‌های غارمانندی که در حاشیه زمینی صاف و مسطح به ردیف نقش بسته‌اند و در کنار آنها رودخانه ای فصلی که آبهای سرازیر شده از کوهستان را به دریا روانه می کند. در بلندای این اشکفت ها که قرار می گیرم به هفتاد تا هشتاد سال پیش بر می گردم. کوهپایه های یکسره سرسبزی را می بینم با تاوه های سنگی صیقل خورده ای که با باران های شلاقی شسته و رفته شده اند . نوجوانان به دنبال گوسفندان به کوه زده اند و کودکان به دنبال بره ها و بزغاله ها در نزدیکی محل سکونت برای معاش خانواده مشارکت دارند. جوانان در کار کشت و زراعت و پیران و سالخوردگان در سینه آفتاب خورده اشکفت در تدارک کار و زندگی هستند. از کنار همین سنگ بزرگ صخره ای به رودخانه ای می اندیشم که ساکنان این محل را به دریا پیوند می داد و کودکانی که در سینه برهنه تپه های سنگلاخی تمرین زندگی می کنند. زندگانی سرشار از ماه و پرنده و کوه و دریا بود.
هرروز زندگی آغاز می شد مثل پرنده ای که صبح بر شاخساری آواز بخواند . رمه های اسبی را می بینم که از دریا به کوه زده اند و گله گوسفندانی که ردشان هنوز باقی است. شترانی که شاهن بارند. روستا1
دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است. روستای چاهبردی از روستاههای تازه تاسیسی است که رونقی خاص پیدا کرده است. خانواده حسین عوض ساکن چاهبردی هستند این خانواده صاحب گله های گوسفند و اموال فراوانی هستند و نزد بزرگان منطقه از جایگاه خوبی برخوردارند اما بلایی طبیعی طومار زندگی خیلی از خانواده های بزرگ را درهم می پیچد. خانواده حسین عوض هم از این قاعده مستثنی نیست. تب گپ (وبا ) در منطقه شیوع پیدا می کند. بیماری آنچنان به روستاها و خانواده ها سرایت می کند که گاهی وقت ها تمامی اعضای یک خانواده را به کام مرگ می فرستاد در این وضعیت تنها یک پسر به نام عباس از خانواده حسین عوض جان به سلامت می برد.
عمه های عباس که در روستای مال قائد زندگی می کرده اند برادرزاده خردسال خود را سرپرستی و بزرگ می کنند. عباس که به نوجوانی می رسد به روستای قلعه قائد حیدر نقل مکان می کند. در این دوران حسین خان فرزند مرادخان بر قلعه قائد حیدر حکمرانی می کرده است. عباس که نوجوانی کارآمد و پرتلاش بود از خانواده قنبری ها که امروز با فامیل کایدنظامی شناخته می شوند همسری برمی گزیند. تلاش و پشتکار عباس در آن دوران زبانزد می شود تلاشی که مال و اموال و و گله های گوسفند را برای عباس به ارمغان می آورد . عباس که در ایام جوانی به مکه مشرف می شود از این پس در این نوشتار با عنوان حاجی عباس از او یاد خواهیم کرد. فعالیت های حاج عباس آنچنان گسترش می یابد که روستای کوچک قلعه را برای نگهداری گله ، رمه و گوسفندان خود مکان مناسبی نمی بیند لذا منزل مسکونی خود در قلعه قائد حیدر را به یکی از فرزندانش به نام مهمد واگذار می کند و خود با بقیه فرزندان و خانواده برای یافتن چراگاه بهتری به کوههای بنگ روی می آورد . اشکفتها ی غار ماننندی که در ضلع غربی کوه بنگ یا بینک قرار دارند مکان مناسبی برای اسکان و سرپناه خانواده تشخیص داده می شود . کوههای پر علف و زمینهای کشاورزی همجوار و دو آبگیر بزرگ حاج عباس را در این منطقه زمینگیر می کند .  روستا2
در ادامه اسکان در اشکفت های کوه بینک حاج عباس اقدام به اجاره زمینهای کشاورزی همجوار می نماید . و در یکصد واندی سال پیش توسط حاج عباس که جد خانواده بنگی ها و صفوی ها می باشد روستای بینک فعلی شکل می گیرد . البته این روستا در غرب اسکان اولیه که در غارها و اشکفتهای دامنه کوه بینک بوده است ساخته می شود .روستا..
در نزدیکی روستای بنگ زمینی قرار داشت که به علت شوری آب چاههای آن کسی در آنجا ساکن نمی شد . در سال ۱۳۱۳ حاج عباس به یکی از فرزندانش به نام کربلایی احمد سفارش می کند که در زمینهای چاه شور گندم بکارد . قبل از این تاریخ کسی نتوانسته بود در این زمین به آب شیرین دسترسی پیدا نماید . ولی کربلایی احمد به اثر یک چاه قدیمی پی می برد و پس از کندن این چاه برای اولین بار در این مکان به آب شیرین دسترسی پیدا می شود و همین مقدمه ای برای اسکان دائم در این زمین می شود سال ۱۳۱۳ سال تولد روستای جدیدی به نام روستای چاه شور در این مکان می گردد.
ادامه دارد

پست های مرتبط

۰ نظر

  1. بنگی2

    این اق.ا رو که گفتی جد همه ی بنگی ها نیست . چند بار بگم؟
    در مورد چیزی که نمیدونی حرف نزن و احترام خودت رو نگه دار

    پاسخ
  2. ناشناس

    اگه مردی هفت پشت کربلای احمد بگو … چجوری بهت بگن چاشور وبنگ ا
    اثلا منافاتی با هم ندارن … تو کله بچهای مردم … بپرس
    مطمن بشو بعد بنویس

    پاسخ

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *