امروز: ۱۷ مهر ۱۴۰۳

ایمانی: باید چهره‌های ملی حاشیه‌نشین را به صحنه بازگرداند / تندورها نباید در کشور تعیین کننده باشند

جواد مرشدی: اوایل ماه جاری، بحث تشکیل شورای میانه‌روها مطرح شد، شورایی با ترکیب سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی، علی لاریجانی، علی‌اکبر ناطق نوری و سیدحسن خمینی. اگرچه در ادوار گذشته نیز چنین پیشنهادی در نزدیکی ایام انتخابات مطرح شده بود، ولی این‌که رجل سیاسی نامبرده، بتوانند در این فضا جبهه سیاسی جدید تشکیل دهند، یکی از موضوعات مهم این روزهای ایران نزد سیاسیون به‌شمار می‌رود. همچنین با توجه به تعدد احزاب اصلاح طلب و اصول‌گرا و تفاوت نگاه این دو جریان فکری، همچنین وجود افراد رادیکال در آن‌ها تشکیل چنین شورایی برآمده از میان این دو، اگر نگوییم ناممکن است، باید گفت بسیار دشوار است. «خبرآنلاین» در گفت‌و گو با ناصر ایمانی فعال سیاسی اصول‌گرا به کارکرد این شورا و نحوه شکل‌گیری آن پرداخته است.

اوایل اسفند بحث تشکیل شورای میانه‌روها مطرح شد، تعدادی حزب اصلاح طلب و تعدادی اصول‌گرا داریم که در بین این‌ها جریان‌های رادیکال نیز وجود دارند، چگونه می‌توان در این شرایط شورای میانه‌رو را شکل داد؟

در این خصوص چند نکته وجود دارد: اول بحث‌های مربوط به جناح‌بندی‌ها از جمله گروه‌های میانه‌رو و نحوه تقویت آن،در سال‌های گذشته بارها و بارها بالاخص قبل از انتخابات مطرح شده و چیز جدیدی نیست؛ در نهایت مشخص شده چنین چیزی امکان وقوع نداشته است و فقط یک سری بحث‌های رسانه‌ای در میان بوده است. نکته بعد این‌که درحال حاضر بر سر تعریف میانه‌رو و خط مشی میانه‌روی بحث‌های مفصل و عمیقی وجود دارد.

ایمانی: باید چهره‌های ملی حاشیه‌نشین را به صحنه بازگرداند / تندورها نباید در کشور تعیین کننده باشند

از نگاه شما شاخص‌های یک سیاست‌مدار میانه‌رو چیست؟

شاید شما آقای فلان و فلان را میانه‌رو می‌بینید ولی بنده او را تندرو بدانم. به‌طور دقیق مشخص نیست که در شرایط کنونی چه کسی میانه‌رو است؛ هر کس به‌ظن خود یار ما می‌شود. برخی از چهره ها هستند که سوابق خیلی تندی دارند و در حال حاضر به‌دلیل برخی مسائل ایجاد شده، قیافه میانه‌رو گرفته‌اند زیرا به شکلی کنار گذاشته شده‌اند. ولی واقعا نمی‌توان گفت دارای مشی میانه‌روی هستند. می‌خواهم بگویم به‌دلیل میانه‌روی موضوعی قابل مناقشه است و در باره این‌که میانه‌رو کیست و خط مشی آن چه می‌باشد باید بحث کنیم. فارق از

این دو نکته، بر اساس شرایط کشور، باید از هرگونه امکانی که در نظام داریم، برای ایجاد تشکل فراگیر میانه‌روی استفاده کنیم. افرادی باسابقه که دارای اشتباهات و کوتاهی‌هایی هم هستند، نباید فراموش شوند. باید از همه پتانسیل‌ها و امکانات کشور در جهت استفاده از نیروهای سیاسی استقبال کنیم بدون آن‌که با نام‌گذاری و برچسب زدن‌ها، عامل ایجاد انزوای مجدد آنان را فراهیم کنیم. به‌عبارت دیگر باید از پتانسیل همه نیروهایی که از قدیم در کار سیاسی بودند و اکنون مدت‌هاست از صحنه سیاست کنار رفته و به‌شکلی از وجیه‌المله‌ها و چهره‌های ملی ، استفاده کنیم؛ در این خصوص نباید خست به‌خرج دهیم، زیرا در شرایط حاضر کشور در شرایطی نیست که برای مشارکت نیروها دست به چنین گزینش‌هایی زده شود. برای مثال بگوییم این فرد این‌طور و آن فرد آن‌گونه است. باید از هر کس با هر امکان سیاسی استفاده کنیم تا طیف میانه دور هم جمع شوند و از توان سیاسی خود برای اداره کشور استفاده کنند؛ کسی کنار ننشیند ولو این‌که در جاهایی به آنان ظلم شده باشد.باید این افراد وارد صحنه شوند و بگذارند کشور از آن‌ها استفاده کند تا قادر باشیم با کمک و توان یکدیگر ازاین شرایط عبور بکنیم.

درست است که تعدد احزاب باعث پرشوری انتخابات می‌شود ولی باتوجه به این تعدد حزبی که ما در هر دوجناج داریم اعم از رادیکال، محافظه کار و میانه‌رو، فکر می‌کنید روزی برسد که از پیشنهاد شما حزبی میانه‌رو سر در بیاورد و به پرشور بودن انتخابات کمک کند؟

این استراتژی مطلوب است و باید برای تحقق آن از همه توان و امکانات‌مان در میان میانه‌روها استفاده کنیم؛ باید ایجاد آمادگی در فضا و صحنه سیاسی، همه کسانی که به نوعی دلخور هستند و کنار کشیده‌اند، جذب کنیم تا در صحنه انتخابات حضور پیدا کنند. به‌میزانی که این افراد حضور پیدا نکنند، تندروها صحنه را خواهند گرفت، چه تندروهای این جناح و چه تندروهای آن جناح. ما در هر جناح رادیکال داریم. باید اتحادیه‌ای از همه نیروهای میانه‌رو درست کنیم، اتحادیه مخالفت با رادیکال‌ها؛ باید همه در آن اتفاق حضور داشته باشند. تندروها از هر جناح، نباید تعیین کنندگی سیاسی کشور را در اختیار داشته باشند.

بیشتر بخوانید:

۲۱۶۲۱۲

پست های مرتبط

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *