گناوه آنلاین اسماعیل کشتکار: چهار سال پیش آن هلهله و شادی، عود و عنبر و رقص و پایکوبی های خیابانی پیر و جوان که از فرط شادی بخاطر صعود شاهین به لیگ برتر در بوشهر و دیگر شهرهای استان بر پا بود، انگار دیروز بود باور کردنی نیست آن روزهای خوش به این زودی به سراب تبدیل شده باشد.
وقتی حضور شاهین در لیگ برتر و سکوهای مملو از تماشاگر ورزشگاه شهید بهشتی را که از نقاط مختلف استان برای تشویق تک نماینده استان در لیگ برتر را رصد می کنم و خاطرات باقیمانده از آن زمان را که در آرشیو ذهنم به جا مانده هیچ دلیل مستحکمی را نمی توانم برای این روزهای شاهین تصور نمایم.
سوء مدیریت مهمترین عامل سقوط شاهین
شاهینی که به قول علی پروین در ورزشگاه خانگی خود با حمایت تماشاگرانش می توانست بارسلونا هم به زانو در آورد اما چه به روز این تیم آمده که این گونه هر روز بیشتر به نابودی نزدیک می شود، این چه مدیریتی بود که بلای جان شاهین و شاهینی ها شد. ای کاش شاهین کعبه آمال بعضی ها نمی شد که با بلند پروازی خود سقوط آزاد شاهین را رقم بزنند، می شد شاهین را با یک مدیریت ساده و بدون شیله پیله به کمک پشتوانه هوادارانش که در حال حاضر در ورزشگاه های ایران کیمیاست و رایزنی با پارس جنوبی برای ساپورت مالی در سطح اول فوتبال ایران نگه داشت. اما تفکرات غلط مدیران، غریبه پرستی آنها، دور کردن دلسوزان و پیشکسوتان شاهین از این تیم، عدم آینده نگری، فوتبالی نبودن آنها و خیلی دلایل دیگر تا جایی پیش رفت که شاهین حتی پس از سقوط از لیگ برتر در لیگ یک نیز کمر راست نکرد و آثار مخرب مدیریت دست بردار شاهینی ها نبود و تنها چیزی که از مدیران به این تیم به ارث رسید بدهکاری های میلیاردی و هنگفتی بود که شاهین را در صدر جدول بدهکار ترین باشگاه های ایران قرار دهد. شاید اگر بدهکاری های شاهین در لیگ برتر نبود شاهین می توانست تیمی را که در اول فصل بسته بود را حفظ کند و بازیکنانش بدلیل بی پولی و نگرفتن مطالباتشان در نیم فصل رهایش نمی کردند یا آن سه امتیاز های حساسی که بخاطر عدم حضور شاهین در مقابل رقبایش بدلیل همین مسائل از کف رفت بوجود نمی آمد و اگر به لیگ برتر صعود نمی کرد حداقل سقوط به لیگ دو هم انجام نمی گرفت.
جدایی شاهین از پارس جنوبی بزرگترین اشتباه
استارت اشتباه شاهین از زمانی زده شد که قصد جدایی از پارس جنوبی گرفته شد، پارسی که قطب انرژی ایران است و همه به آن تکیه دارند و ما از پارس جنوبی گذشتیم و به بانک صادرات دلخوش شدیم ولی این سر خوشی زیاد به درازا نکشید و از شانس بد شاهین جریان اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی بانک صادرات پیش آمد و این بانک صادرات بود که براحتی از تعهدات خود نسبت به باشگاه شاهین دست برداشت و کنار کشید و در اینجا بود که سر شاهین بی کلاه ماند.
حضور بازیکنان و مربیان چند صد میلیونی در شاهین
دیگر مسئله شاهین سپردن این تیم به میثم منیعی بود که بستن تیم در سال سوم حضور شاهین به این بازیکن سپرده شد و منیعی نیز با آوردن بازیکنان چند صد میلیونی چون وحید طالب لو با قرارداد ۸۵۰ میلیون تومان، هادی شکوری با قرارداد ۶۵۰ میلیون تومان، علی انصاریان ۳۵۰ میلیون تومان، میثم منیعی ۳۵۰ میلیون تومان، حمید درخشان ۵۰۰ میلیون تومان( ۴۰۰ میلیون دریافت کرد) فیروز کریمی ۲۵۰ میلیون تومان( البته توافق کرد با باشگاه شاهین که ۱۳۵ میلیون بگیرد و ۵۵ میلیون گرفت و در حال حاضر ۸۰ میلیون طلب دارد)، غلامحسین مظلومی ۱۵۰ میلیون قرارداد نوشت ( ۷۱ میلیون تومان گرفت و پس از ۴۵ میلیون تومان تخفیف هنوز ۳۴ میلیون طلب دارد)، رضا وطنخواه قرار داد ۷۰ میلیونی بست و هنوز ۱۳ میلیون تومان طلب دارد و بازیکنانی مانند محمد علی گل سفیدی که معلوم نبود کجا بوده و از کجا آمده با قراردادی ۵۰ میلیونی به واسطه محمد مومنی به شاهین می آید، و امثال چنین افراد و قرارداد هایی که با بی مدیریتی و بی تدبیری اینگونه شاهین را زمین گیر کرد زیاد دیده می شود.
لباس های ۷۰ میلیونی شاهین
در شاهین اتفاقات عجیب و غریب اما واقعی زیادی اتفاق می افتاد، در سال سوم شاهین در لیگ برترخرید لباس ورزشی این باشگاه به مبلغ ۷۰ میلیون تومان توسط حمید درخشان از نکات جالب بود یعنی هر دست لباس دو میلیون و پانصد هزار تومان، صحبت اینجاست حمید درخشان سر مربی شاهین بود بود یا مسئول خرید این تیم، این مسائل همه و همه بر می گردد به سوئ مدیریت افراد غیر فوتبال که اطراف شاهین پرسه می زدند و برای شاهین تصمیم می گرفتند و بعد از سقوط شاهین به لیگ دسته یک براحتی استعفاء دادند و شاهین را با یک بدهی ۸ میلیارد تومانی که دست پخت خود آنها بود تنها گذاشتند و تا امروز حتی به پشت سر خودشان هم نگاه نکرده اند.
اهمیت ندادن به جوانان بومی در سه سال حضور در لیگ برتر
دیگر مشکل شاهین و اطرافیانش این بود که هیچ وقت به فکر ساختن و پرورش بازیکنان جوان بومی در سه سال حضور خود در لیگ برتر نبودند و به نوعی به بازیکنان بومی اهمیت نمی دادند، که روزی چون امروز که شاهین تا خرخره در بدهی غرق است بتواند از دست پرورده های خود استفاده ببرد و به دسته های پایین تر سقوط نکند.
شاهین رکورد دار تعویض مربی و مدیر عامل در یک فصل
تعویض مدیر عامل در شاهین در نوع خود یک رکورد در سطح دنیا بر جا گذاشت، عدم ماندگاری یک مدیر عامل باعث بی ثباتی و عدم آرامش این باشگاه شد و این تیم آرزومند یک ثبات نسبی در سطح مدیریت داشت که بتواند تیم را در مواقع حساس جمع و جور نماید ولی دریغ که شاهین در این امر نیز ناتوان بود. علاوه بر تعویض های مکرر در راس مدیریت این تیم نیمکت ذخیره و تصمیم گیرنده فنی شاهین نیز چندین بار دستخوش تغییرات شد، شاهین فصل سوم حضور خود در لیگ برتر را با حمید درخشان آغاز کرد و پس از مدتی درخشان که برای سرمربیگری پرسپولیس تهران چشم دوخته بود و هیچ وقت هم به آن دست نیافت از شاهین جدا شد پس 
از ان در یک انتخاب کاملا اشتباه فیروز کریمی سکان هدایت شاهین را بر عهده گرفت ولی این مربی هم ره به جایی نیافت و پس از عدم نتیجه گیری کنار رفت و سپس مدیران خلاق شاهین دوباره دست به دامان حمید درخشانی شدند که تیم را در اوایل فصل رها کرده بود یکی از عوامل در هم ریختگی شاهین بود ولی این بار هم درخشان رفیق نیمه راه شد و پس از باخت در فینال جام حذفی از استقلال به بهانه های مختلف شاهین را تنها گذاشت و این بار دیگر کسی جز اصغر کامیاب مربیگری شاهین پر از حاشیه و نا امید را قبول نکرد هر چند کامیاب تمام تلاش خود را برای بقاء شاهین انجام داد ولی دیگر کار از کار گذشته بود.
تفاوت باشگاه های دارا و ندار
در فوتبال ایران دو نوع باشگاه داری وجود دارد، دسته اول اینکه باشگاه هایی که از قدرت مالی خوبی برخوردار هستند و تحت هر شرایطی به باشگاه داری خود ادامه می دهند حتی در صورت سقوط از سطح اول فوتبال و لیگ برتر، این باشگاه ها پس از سقوط به فراموشی سپرده نمی شوند و با توجه به وجود اسپانسرهای مالی یا به پشتوانه شرکت های دولتی باشگاه داری را ادامه می دهند و به لیگ برتر باز می گردند مانند صنعت نفت آبادان ، پیکان و …
اما دسته دوم باشگاه هایی هستند که همیشه صورت خود را با سیلی سرخ نگه می دارند و اکثرا” در اداره باشگاه با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و معمولا در سطح اول فوتبال ایران دوام چندانی ندارند و دلیل مشکلات آنها نیز نداشتن یک مدیر کار بلد است، این نمونه باشگاه ها پس از سقوط از لیگ برتر دیگر نای خود نمایی و قد کشیدن ندارند و پس از سقوط از لیگ برتر به لیگ یک و سپس سقوط به دسته دو و الی آخر و شاید انحلال باشگاه، شاهین بوشهر و برق شیراز با قدمت چندین ساله بهترین گواه حرف های ماست باشگاه هایی که این روزها حال و احوال خوشی ندارند و آینده پیش روی آنها مبهم است.
شاهین و سقوط به لیگ دو کشور
آری شاهین با همه هوادارانش به لیگ دو کشور سقوط کرد و همجوار پرسپولیس بی ادعای گناوه شد، شاهینی که روزی بزرگان فوتبال ایران را با نتایج حیرت آور به زانو در می آورد اکنون در لیگ دو حضور دارد البته با این حجم بدهی اگر فدراسیون مجوز حضور در لیگ دو را به شاهین بدهد.
همه رفتند، تمامی نام های بزرگ فوتبال ایران که روزی به همراه شاهین در ورزشگاه شهید بهشتی حضور می یافتند بی خیال شاهین و شاهینی ها در دیگر باشگاه ها عضویت یافتند و اینک شاهین ماند و خاطرات خوش گذشته و آینده تلخ پیش رو…
